کلاه قرمزی هم از ایران فرار کرد !!!
خبر ندارین رفته بابا لس آنجلس تو کلیپ های اون ور آبی با سروناز و پسر خاله ریختن رو هم !!!
من خودم دیدم شاخ در آوردم !
شهریار تونست بالاخره این اعجوبه رو جهانی کنه
یادش بخیر روزی که میخوند:
آقای راننده یالا بزن تو دنده میخوام برم به تهرون میخوام برم تلویزیون
امشب ساعت 10 تا 11شب به وقت جدید تهران گوگوش مهمان برنامه دو روز اول در شبکه صدای آمریکا (VOA) است حتما ببینید و لذت ببرید.
محمدرضا منتظر خراساني رئيس ستاد مديريت بحران وزارت بهداشت اعلام كرد: بر اساس آخرين آمار جمع آوري شده تاكنون چهارشنبه سوري امسال در كل كشور ۱۳۶ مجروح داشت كه نسبت به آمار ۷۶۱ نفري پارسال كاهش چشمگير دارد.محمدرضا منتظر خراساني در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، افزود: از اين تعداد صد و پنج نفر به بيمارستان منتقل شدند و بقيه به صورت سرپايي در محل درمان شدند.وي گفت: البته اين آمار ممكن است ظرف ۲۴ ساعت آينده با تكميل گزارش دانشگاه‌هاي علوم پزشكي سراسر كشور بيشتر شود اما در مجموع نسبت به آمار سال گذشته تعداد مصدوميت‌ها بسيار كمتر است.در عین حال گزارش خبرگزاری فارس حاكي ازآنست که مسئولان بيمارستان سوانح و سوختگي شهيد مطهري تهران گزارش داده‌اند، تعداد موارد پذيرش شده مجروحان سوختگي چهارشنبه سوري امسال از سال گذشته بيشتر بود و به خصوص شدت مصدوميت‌ها نسبت به سال پيش نيز بيشتر بوده است.
شبکه جهانی اینترنت روز جمعه 20 ساله شد. بیست سال پیش در چنین روزی تیم برنرز-لی (Tim Berners-Lee)، دانشمند انگلیسی متخصص کامپیوتر، به اتفاق همکارانش موفق شد شبکه اینترنت را در آزمایشگاه اروپائی ذرات فیزیک خلق کند.
این شبکه در ابتدا با هدف برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات علمی میان دانشمندان در سراسر جهان به وجود آمد و سپس به تمامی عرصه‌ها گسترش یافت.
-715790.jpg)
جمعه ساعت 3 پردیس سینمایی ملت سالن 4 فیلم درباره الی
خودمو ساعت 2و نیم رسوندم به پردیس وضعیت با روزهای دیگه جشنواره فرق کرده بود کسی حق ورود نداشت. مگر اینکه کارت دعوت یا بلیط الی رو داشته باشه دم در ورودی صفی بی سابقه تشکیل شده بود ، اومدم از در شرقی برم نظافتچی محترم نذاشت
(معمولا در هر موقع به هر پستی که کمبودش وجود داشته باشه میتونن تغییر کنن)
حتی رامبد جوان هم می خواست بره تو اول جلوشو گرفتن ولی بالاخره رامبد جوانه دیگه! و رفت تو
اینبار رفتم گفتم می خوام برم سالن 2 گذاشتن برم تو یه کله رفتم دم در ورودی سالن 4 (از رامبد هم زودتر رسیدم!)
رفتم گوشه ای وایسادم دیدم فایده نداره کمی هم فیلم گرفتم با موبایلم ولی خبری نبود ازدحام ود و هل دادن مهمانداران دیروزی سالنها حالا به محافظان سالن تبدیل شده بودن و مدام میگفتن برید عقب بقدری این جمعیت اذیت کرد که صحبت از سانس دیگه شد.
و همه رو تو یه صف کردن البته در بین صحبت ها یکی از محافظین قصر! رو به جمعیت گفت گوش کنید! گوش کنید! که در جوابش گفتم : یه بار تو به حرف ما گوش کن!
جمعیت ناگهان خنده ای کرد و انگار انتقامشونو گرفته بودم حتی یه نفر هم به عنوان تشکر زد روی شونم ولی باز راه نشد!
وقتی همه صف بودن با صحبت طولانی مدت با یکی از محافظین به داخل راه یافتم و به جایی از فیلم رسیدم که الی غرق شده و خبری ازش نیست و...
خبردار شدم سالن 3 داره پخش میشه رفتم اونجا و در ردیف اول که دیگه جا نبود نشستم! و فیلم رو کامل دیدم.
الان اگه به من بگن حاضری فیلم آواز گنجشکها رو ببینی یا درباره الی رو مطمئنن میگم آواز گنجشک ها چون درباره الی موضوع چندان مهمی نداشت برای گفتن!!!
و فقط موضوع مهمش این بود که ممکن بود اکران عمومی نشه!
دیروز و دیشب 3 تا فیلم دیدم : 1.حیران 2. آواز گنجشکها 3. وقتی همه خوابیم!
می تونم بگم تو این چند روز جشنواره اینها بهترین �
خبرش حدود ساعت
1ونیم به وسیله یکی از دوستان بهم داده شد.
تصمیم گرفتم
برم اومدم خونه گوشیم شارژ نداشت تا 20 دقیقه به 4 معطل شارژ شدم بعد هم رفتم.
موقع ورودم
ساعت 4و 20 دقیقه به اریکه ایرانیان آقای ابطی مشاور اعظم خاتمی هم داشتن نزول
اجلال میکردن که این همزمانی رو به فال نیک گرفتم !!!
درب ورودی
غوروق شده بود مثل همیشه! حدود 50 نفری پشت در مونده بودن. و جمعیت داخل بیخال
اونایی که تو این سرما پشت در موندن کف میزدن و میخندیدن !!!
با هزار زور و
هول خودمو رسوندم به در ، 20 نفر میخواست راه بده تو که منم حق بقیه خوردم طبق
معمول مثل بقیه و رفتم تو و به جمع بیخیال ها پیوستم !
آقای یحیوی مجری سابق تلویزیون ، مجری برنامه بود.
بمحض ورود خانم
هما روستا اومد روی سن صحبت کوتاهی کرد و رفت.
بعد هم یه آقای
اومد و صحبت کرد.(البته این بین هم یحیوی میومد صحبت کوتاهی میکرد.
namahram
بعدش خانم لیلی
رشیدی اومد وصحبت کوتاهی کرد.
laily rashidi
و همینطور
میومدن فقط صحبت میکردن و میرفتن همه چی حرف بود.
یه دختر کوچولو
هم اومد یه شعر برای خاتمی خوند.
کلیپی هم پخش
شد توش از نهضت مشروطه شروع شد تا دوران خاتمی باورم شده بود احمدی نژاد واقعا وجود
نداره انگار دور سوم انتخاب خاتمیه و اصلا احمدی نژادی در کار نیست !!!
kilip2
و
kilip1
و
kilip3
و
kilip4
و 5 kilip2
تو این کلیپ که
از آخوندهای مشروطه خواه شروع شد و کوچک خان جنگلی و مصدق و شاه فقید و خمینی و
خاتمی نشون داده شد. راستی اثری هم از خامنه ای نبود!
موقعی که عکس
مصدق و خاتمی نشون داده میشد جمعیت دست زدنشون بیشتر و محکم تر میشد و قطع میشد از
جنگ هم صحنه هایی نشون دادن.
اما یه جاش جالب بود عکس شاه نشون داده شد و اکثرا شروع کردن به دست زدن !!!
واقعا میفهمن
شاه هم بشون خدمت کرده .
یه
عکسهایی هم از انق لاب 18 تیر پخش کردن که شور و شعف جماعت به اوج رسید!؟
در این موقع ته
سالن یه عده کاغذ نوشته هایی بدست داشتن که به دانشجویان زندانی اشاره داشت از جمله
پلی تکنیک !
اکثرا انگار
فقط اومده بودن دست بزنن!
پس چرا این 4
سال یه گردهمایی نذاشت دور هم دست بزنیم !
نمیدونم چرا ولی تو این مجلس همش احساس میکردم دارم خر میشم!!!
تا بین بد و
بدتر ، بد رو انتخاب کنم!!!
یحیوی با ریش بلند وموی بلند که هردوش فر بود نقش سخنگوی نهضت جنگل رو بازی میکرد!
خلاصه اون بچه
که اسیر بود و یه خبرنگار زن خارجی رفته بود باش مصاحبه کنه گفته بود : ..........
زینت زن حفظ حجاب است هم اومد و حرفای بامزه ای زد و جمع رو به هیجان آورد!
اما در مورد
وضع کنونی نگفت!
آخرای حرفش هم
یه مثالی در مورد خاتمی زد و گفت : نور(دقیقا یادم نیست) خمینی رو من امروز در
خاتمی میبنم!!!
بعد دوباره یه
کلیپ پخش شد.
اون جمله معروف
خاتمی هم هرکی میرسید میگفت که ( زنده باد مخالف من )
حسام الدین
سراج هم اومد حرف زد.
بعد هم
نماینده سنندج در مجلس ششم اومد با لهجه باحالش یه متنی خوند.
یحیوی اومد گفت این کمپین یه کمپین مستقل هست و هرکس میتونه با مراجعه به سایت
w w w . m o w j . i r
کمک کنه که مبلغش هم همت عالیه!
بعد یحیوی قبل
پیام خاتمی خداحافظی کرد.
بعد یه نفر
اومد پیام خاتمی برای این مجلس رو خوند.
و در پایان هم
کلیپ پایانی که دیگه نمی چسبید پخش شد و همگی به سمت درب خروج راهی شدن.
kilip5
تو این مجلس خبری از
رفراندوم و گشت ارشاد و ... نبود. اصلا این جماعت بیکار جمع شدن واسه چی !
در موقع خروج
یه نشریه میدادن به اسم 88 که مال خاتمی بود گرفتم.
end
خروج ما باز
همزمان شد با آقای ابطحی که برای عروج آماده میشدن!
abtahii
تو حیاط هم
سندیس و تیتاپ میدادن !
دو جام بود
سیدی میدادن و صندوق داشتن برای جمع کردن کمک های مردمی و همین طور ثبت نام میکردن
برای انتخابات از جمله میخواستن اسم و فامیل ایمیل و شماره تماس ترجیحا موبایل بود
ثبت نام کردم و سیدی هم گرفتم .
(هنوز وقت
نکردم DVD
رو ببینم!)
بیرون اریکه یه گشت سمند و موتور هزار هم وایساده بود ، بشون سلام کردم جوابی ندادن
فقط چپ چپ این جماعت رو نگاه میکردن !!!
تی تاپ و ساندیس و
زدم چون از قدیم گفتن مفت باشه کوفت باشه!
جاشم گذاشتم رو یه
پراید چون سطل زباله در اون فواصل دیده نمیشد.
تو راه برگشت چند
تا مینی بوس (مدعوین) هم دیدم که جمعی توش جمع شده بودن و داشتن میرفتن خونه.
بعد هم اومدم
خونه...
نمیدونم چرا ولی
بمحض رای آوردن این کمپین ها و همایش ها و دعوت ها تموم میشه این جماعت میشن همون
توده مردم تو سری خور!!!
End part 1
