۱۳۸۸ فروردین ۲۳, یکشنبه

هاليوود

eh1/ 9,ì( (f,'eìf ('*f

ستاره‌هاي متولد دهه 60 كم‌كم مي‌روند كه محو شوند مگر اينكه از اين به بعد به نقش‌هاي دوم و سوم راضي شوند

برادپيت، جاني‌دپ، كيانو ريوز و مهمتر از همه تام‌كروز از همين ستاره‌هاي دهه 60 محسوب مي‌شوند. آخرين كارهاي اين ستاره‌ها،  بهترين فيلم‌شان در سال‌هاي اخير به حساب نمي‌آيد. هر كدام از اينها طي 7سال اخير يك يا  دو كار جدي داشته‌اند كه هم منتقدان برايشان به احترام ايستادند و هم تماشاگران.

در حالي‌كه يك ستاره كه دست بر قضا ادعاي اسطوره بودن هم دارد به طور معمول بايد هر 2 سال يك‌بار فيلمي رو كند كه او را در جريان ستاره بودن و اسطوره شدن قرار بدهد.

در سال‌هاي اخير اوضاع اصلا براي تام‌كروز مناسب نبوده است. آخرين كار قابل تقدير او به لحاظ گيشه و به لحاظ نظر منتقدان و تماشاگران همان آخرين سامورايي است محصول سال 2003؛ فيلمي كه 140 ميليون دلار هزينه ساخت آن شد و فروشش نيز اگرچه بالاي يكصد ميليون دلار بود( آخرين سامورايي دقيقا 111ميليون دلار در آمريكا فروخت) اما كمي تا قسمتي شكست به حساب مي‌آيد.

آثار تاريخي در زيرمجموعه‌هاي فراوانش، فيلم‌هايي هستند كه يا مي‌برند و يا مي‌بازند. حد وسطي برايشان نمي‌توان متصور شد چرا كه فيلم‌هايي هستند پرهزينه و پر از بازيگر.

اين اتفاق براي تام‌كروز دقيقا امسال هم روي داده فيلم پرهزينه او؛ يعني «والكري» كه بين 75 تا 90ميليون دلار هزينه ساختش شده بود حالا در آمريكا چيزي حدود 90ميليون دلار فروخته اگرچه فروش جهاني والكري چيزي معادل 183 ميليون دلار اعلام شده است.

 به نظر مي‌رسد با اين شرايط و آزمون و خطاهاي مكرر با «يونايتد آرتيستز» و «مترو گلدوين ماير» بايد «تام‌كروز» و ديگر ستاره‌ها روند ديگري را براي ستاره بودن در پيش بگيرند.

«والكري» اثري است قابل احترام و بسيار خوش ساخت اما يك چيزي بدجوري توي پيشاني فيلم خورده و آن هم پرخرج بودن آن است؛ فيلمي پرخرج كه ابتدا به ساكن براي برخاستن دوباره‌ تام‌كروز از دوران فترت ساخته شده است. اما اگر اين بدبيني‌ها هم كنار گذاشته شوند، بازهم «والكري» به رغم تمام آن امتيازات‌اش اثري است كه هم كمتر ديده شد؛ هم با رقبايش جدال نكرد و از جنگ اسكار كنار كشيد.

شيرخفته؛ فيلم بازنده

آثار تاريخي در زيرمجموعه‌هاي فراوانش، فيلم‌هايي هستند كه يا مي‌برند و يا مي‌بازند. حد وسطي برايشان نمي‌توان متصور شد چرا كه فيلم‌هايي هستند پرهزينه و پر از بازيگر. حالا اگر اين اثر تاريخي، جنگي هم باشد و مهمتر از همه، اگر اين فيلم تاريخي- جنگي، درباره يك شخصيت واقعي باشد ديگر آن وقت جمع تك‌تك ظرافت‌ها و جزئيات است كه يا سبب برنده شدن فيلم مي‌شود يا محو شدنش. براي «والكري» اين كار همان بيدار كردن شير خفته به حساب مي‌آمد.

eh1/ 9,ì( (f,'eìf ('*fاستان درباره يك قهرمان ملي است مربوط به كشور آلمان كه به بدبيني به ديگران شهره عام و خاص‌ هستند؛ بدبيني آنها را با غرور جمع كنيد، نتيجه‌اش اين مي‌شود كه اگر هاليوود بخواهد فيلمي درباره جنگ جهاني دوم بسازد و كاراكتر اولش يك قهرمان ملي آلماني باشد، آن وقت بايد از سير تا پياز را با آنها چك كند؛ روندي كه هيچ جا مقبول نيست. ضمن اينكه هنوز خانواده‌ اين شخص زنده‌اند. به هر حال «والكري» با اما واگرها و كارشكني‌هاي آلماني‌ها ادامه پيدا كرد يا نكرد، محصول اصلي چيزي بود كه به مذاق آلماني جماعت هم خوش آمد، هم نيامد. وقتي آلماني‌ها به عنوان نوك قله، اين فيلم را آنچنان درك نكردند. كار ديگران كه ديگر زار است.

«شير خفته همان كلنل كلاوس ون اشتافنبرگ بود» و فيلم درباره او و «تام كروزي» كه نقش او را بازي مي‌كند. تام كروز نيز سال‌ها بود كه ديگر به شيري خفته تبديل شده بود. «والكري» هر 2 تاي آنها را بيدار كرد. حال سهم هر كدام چقدر مي‌تواند برايشان اعتبار بياورد، معلوم نيست. اولي كه قهرمان يك ملت شده و خواهد بود و دومي هم كه در حال تعويض شركت‌هاي فيلمسازي‌اش است تا كدام فيلمش با كدام كمپاني بتواند او را دوباره به صدر پرتاب كند؛ «تام كروزي» كه متولد 1962 است و تا 50 سالگي‌اش فقط يك ارزن فاصله دارد.

مورد عجيب بنجامين پيت!

داستان اما براي برادپيت كمي متفاوت‌تر است. او پيشينه تام‌كروز را ندارد. اولين فيلم مهم كروز، «تاپ گان» محصول 22سال پيش است. اما چهره و نوع جنجال‌سازي‌هايي از نوع «برادپيت» باعث شد كه او حداقل جمعيت عوام و گروه سني زير 17سال را تا همين الان براي خودش داشته باشد. اما ديگر زمان «جيمز وين» و يا «الويس پريسلي» نيست.

به قول «راجر ايبرت»: يا ستاره‌اي و هميشه با بهار مي‌آيي و يا ستاره سابق هستي! و مدام در پاييز به سر مي‌بري! برادپيت امسال مهمترين نقش دوران حرفه‌اي‌اش را بازي كرد، پيش از اين به جز «بابل» كدام كارش را به خاطر داريد؟ احتمالا فيلم «هفت» را اگر نبود مساعدت «مورگان فريمن» در تكميل نقش او معلوم نبود سرنوشت كارآگاه جوان در آن فيلم چه مي‌شد؟ و اگر نبود تيزهوشي و جاه‌طلبي‌هاي كارگرداني جوان به نام «ديويد فينچر» بازهم مشخص نبود كه «براد پيت» در «هفت» چگونه كار مي‌كرد؟ با اين حال بازهم اين «ديويد فينچر» بود كه براد پيت را به اوج رسانيد، با: «مورد عجيب بنجامين باتن».

اين فيلم را اگرچه اعضاي 5800 نفري آكادمي اسكار به‌رغم نامزد كردنش در 13 رشته؛ بدجوري له كردند، اما برادپيت را دوباره به اوج رسانيد. او كه متولد 1963 است با 50 سالگي‌اش مثل «تام كروز» فاصله اندكي دارد. يا اينكه او به «مورد عجيب بنجامين پيت» تبديل مي‌شود؛ يعني مي‌شود يك ستاره‌اي كه دوباره برخاسته و يا اينكه ديگر كار درخوري از او نخواهيم ديد. راه ديگري هم وجود دارد: سريال‌هاي تلويزيوني! بله همان كاري كه خيلي‌ها مثل جورج كلوني، ديويد كاروز و حتي بروس ويليس از چند سال پيش در پيش گرفتند و دست بر قضا بدجوري هم موفق‌اند. «سي‌اس‌آي ميامي» و «لاست» شاهداني بر اين ادعا هستند.

 

بلاي ماتريكس و دزدان دريايي!

اوايل سال 1990 بود كه جاني دپ اعلام كرد قبل از اينكه در «ادوارد دست‌قيچي» بازي كند و همچنين پيشنهادي از سوي «تيم برتون» بشنود؛ قصد داشته برود يك راست خودش را هلاك كند و حتما هم مي‌دانيد كه در آن سال‌ها جاني دپ با 28 سال سن يكي از مشهورترين بازيگران تلويزيوني در آمريكا بود. اما يك ستاره تلويزيوني كجا و يك بازيگر سوپراستار در سينما كجا! با اين حال جاني دپ با فيلم‌هاي «تيم برتون» به اوج رسيد.

اين فيلم را اگرچه اعضاي 5800 نفري آكادمي اسكار به‌رغم نامزد كردنش در 13 رشته؛ بدجوري له كردند، اما برادپيت را دوباره به اوج رسانيد. او كه متولد 1963 است با 50 سالگي‌اش مثل «تام كروز» فاصله اندكي دارد.

طي 5 سال اخير جداي از «پيدا كردن ناكجا آباد» حضور او در «دزدان دريايي كارائيب» برايش حضور همه جانبه و تشويق قشر عام را در پي داشت اما ديگر هيچ! جاني دپ هم متولد 1963است. او هم ديگر بايد به نقش‌هاي دوم و سوم براي 3، 4 سال بعد كه بيشتر پا به سن گذاشت، فكر كند وگرنه همان انديشه‌اي به سراغش مي‌آيد كه ابتداي دهه 90تصميم به انجام دادن‌اش داشت. هرچند او ستاره‌اي است كه تا حالا 3 بار نامزد دريافت اسكار شده و 8بار هم نامزد دريافت جايزه گلدن گلوپ و تمام اين11بار نامزدي در گلدن گلوپ و اسكار برايش فقط يك جايزه گلدن گلوپ در سال 2008  را به ارمغان آورده است.

اوضاع «براي كيانو ريوز» كه متولد 1964 است كمي فرق مي‌كند. او نه تاكنون نامزد اسكار بوده و نه نامزد گلدن گلوپ و نه حتي براي «بافتا » يا «كن» نامزد شده. حتي اولين فيلم مشهور او يعني «سرعت» وقتي اكران شد كه او 30 ساله بود. اما به هرحال او بازيگري است كه حضور سينمايي‌اش از سال 1985 آغاز ‌شد و محبوبيت او، هم متعلق به قشر عام سينماروست، هم متعلق به برخي منتقدان.

هرچه باشد او ستاره‌اي

هیچ نظری موجود نیست: