۱۳۹۴ خرداد ۷, پنجشنبه

آیدا پناهنده کارگردان 'ناهید' در بخش نوعی نگاه جشنواره فیلم کن برنده جایزه شد

آیدا پناهنده کارگردان فیلم "ناهید" برنده جایزه آینده نویدبخش بخش نوعی نگاه جشنواره فیلم کن شد.

"ناهید" تنها فیلم بلند ایران در جشنواره کن امسال، روز جمعه شانزدهم مه برای اولین بار در بخش نوعی نگاه به نمایش درآمده بود.

گروهی از عوامل فیلم از جمله بازیگران اصلی فیلم (پژمان بازغی، نوید محمدزاده و ساره بیات) و تهیه کننده آن (بیژن امکانیان) در کن حضور دارند.

این فیلم که نخستین فیلم خانم پناهنده است، در شمال ایران فیلمبرداری شده است.

بیشتر بخوانید:‌ درباره فیلم پناهنده

فیلم HRÚTAR ساخته گریمر هاکونارسون جایزه اصلی این بخش و فیلم خورشید بالاآمده ساخته دالیبور ماتانیک جایزه ویژه هیئت داوران را دریافت کرده است.

کیوشی کوروساوا نیز برای فیلم سفر به ساحل برنده جایزه بهترین کارگردانی بخش نوعی نگاه جشنواره کن ۲۰۱۵ شده است.

ایزابلا روسیلینی ریاست بخش نوعی نگاه جشنواره کن امسال را برعهده دارد.

جشنواره فیلم کن از سیزدهم تا بیست و چهارم ماه مه برگزار می شود.

 

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۹, سه‌شنبه

صدا و سیما از پخش تبلیغات فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟ خودداری کرد

سعید خانی پخش کننده فیلم سینمایی " در دنیای تو ساعت چند است؟" به کارگردانی صفی یزدانیان، می گوید صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از پخش تبلیغات تلویزیونی این فیلم خودداری کرده است.

پخش کننده این فیلم به پایگاه خبری سوره سینما گفته است که مسئولان تلویزیون گفته اند "در دنیای تو ساعت چند است؟" فیلمی فاقد پیام است.

سعید خانی بدون نام بردن از شخص یا جریان خاصی ، نگاه به گفته او غلط عده ای را موجب جلوگیری از تبلیغات این فیلم در صدا وسیما دانسته است.

 او همچنین با اشاره به آنچه که نمایش  موفق تبلیغات تلویزیونی فیلم "استراحت مطلق" به کارگردانی عبدالرضا کاهانی در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان خارج از ایران  خواند ، گفت: علی مصفا تهیه کننده و بازیگر " در دنیای تو ساعت چند است؟" تا کنون با نمایش تبلیغات این فیلم در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان خارج از ایران مخالفت کرده است. 

 

رادیو فارسی صدای آمریکا به کار خود پایان می‌دهد

صدای آمریکا اعلام کرده است که رادیوی بخش فارسی این رسانه پس از ۳۶ سال فعالیت به کار خود پایان می‌دهد.

بر اساس خبری که بر روی وبسایت صدای آمریکا منتشر شده، برنامه های "رادیو تماشا" آخرین بار در ۲۹ اردیبهشت ماه امسال (۱۹ ماه مه) پخش خواهد شد.

در این خبر آمده که "اکنون، با گسترش و فراگیری رسانه‌های تصویری در ایران و تحولاتی که در ترکیب سنی و علایق مخاطبان بخش فارسی صدای آمریکا رخ داده است، همانگونه که پیشتر اعلام شده بود، زمان وداع با این رسانه محبوب فرا رسیده است".

به گفته صدای آمریکا در روزهای منتهی به قطع برنامه های رادیو تماشا، تلویزیون و وبسایت صدای آمریکا به مرور تاریخچه این رادیو خواهند پرداخت.

رادیوی فارسی صدای آمریکا نخستین بار روز پنجشنبه اول آذر ۱۳۵۸ خورشیدی با روزانه نیم ساعت پخش کار خود را آغاز کرد و در سال‌های بعد مدت زمان پخش آن به پنج ساعت در شبانهروز رسید.

با راه اندازی تلویزیون فارسی صدای آمریکا در اکتبر ۱۹۹۶، به تدریج بخش اعظم مخاطبان رادیو به این رسانه جدید جذب شدند و با توسعه محصولات تلویزیونی این شبکه، پخش برنامه‌های رادیویی روی موج کوتاه قطع شد و رادیو صدای آمریکا در قالب رادیو تصویری تماشا به فعالیت خود ادامه داد.

 

عارف‌نامه؛ نمایشی از حرف‌های مگوی ایرج میرزا

عارف‌نامه که منظومه‌ای از ایرج میرزاست، از آن نوشته‌هایی است که در خلوت خود هم اگر آن را بخوانید احتمالا سرخ‌ شدن تا پنجاه طیف را تجربه می‌کنید. حالا حساب کنید اگر این اثر بدون سانسور به روی صحنه برود چه می‌شود. که البته در عصر روز دوم ماه مه به روی صحنه رفت. در شهر "پالو آلتو"ی ایالت کالیفرنیا.

ایرج میرزا، به داشتن طبعی روان و بی‌پروایی در بیان مشهور است.

کارگردان و یکی از بازیگران این نمایش شاهرخ مشکین قلم است که پیشتر هم نمایشی بر اساس "زهره و منوچهر"، مثنوی دیگری از ایرج میرزا، به روی صحنه برده بود. اما انتقاد بی‌پروای شاعر از عرف و سنت ایرانی- اسلامی سبب شده بود که حتی کارگردان هم با دلی لرزان روی صحنه برود و تا نخستین بیتی که یکی از اعضا و جوارح آدمی در آن نام برده می‌شود، دل توی دلش نباشد که تماشاگر جا خورده و افروخته، برنجد و برود.

که البته این طور نشد. و آن طور که مشکین قلم می‌گوید تازه آن زمان خیالش راحت شد و بازی‌ روی صحنه ادامه یافت.

ماجرای سرایش

داستان سروده شدن عارف‌نامه از این قرار است که "عارف قزوینی"، موسیقی‌دان و تصنیف‌ساز مشهور ایرانی، برای اجرای یک کنسرت موسیقی به مشهد می‌رود و در آنجا در سه مرحله دل رفیق شفیق دوران قدیمش، ایرج میرزا، ملقب به فخرالشعرا، از نوادگان فتحعلی‌شاه قاجار را می‌شکند.

اول اینکه در خانه ایرج منزل نمی‌کند. دوم اینکه وقتی ایرج به دیدارش می‌رود، با او سردی می‌کند و سومین خبط او هم، خواندن یک بیت از شعری در کنسرتش بوده که در آن جد ایرج میرزا را مورد نوازش قرار می‌دهد.

این آخری دیگر کاسه صبر ایرج میرزا را لبریز می‌کند. پس شاعر چشم‌هایش را می‌بنند. قلم را به دست می‌گیرد و چشمتان روز بد نبیند، هر چه به دهانش می‌آید؛ آب کشیده و نکشیده به عارف قزوینی حواله می‌دهد.

نقد اجتماع در ذکر اسافل اعضا

ایرج میرزا در این مثنوی، عارف را به داشتن روابط جنسی با پسران نوجوان متهم می‌کند. دیگر اینکه سر و شکل او و علاقه‌اش به سیاست‌ را هم مسخره می‌کند.

شاعر، به خودش هم رحم نمی‌کند و یک داستان ساختگی از خودش نقل می‌کند که در آن به زور با زنی رابطه جنسی داشته است.

همه اینها با شرحی دقیق گفته می‌شوند. و تمام کلمات و ترکیبات مورد استفاده چنین روابطی در قالب مثنوی رفته و بر وزن "مفاعیلن مفاعیلن فعولن" کنار هم نشسته‌اند.

اما ناقدان ادبی می‌گویند که این تنها پوسته ماجراست و پس این همه لیچاربافی ایرج میرزا نقد و نظرش درباره جامعه ایران را بیان می‌کند.

ایرج میرزا در این اثر می‌گوید که بی‌سوادی زنان برای کشور مضر است و انتقاد می‌کند که دوری زنان از عرصه‌های اجتماعی آنها را ضعیف کرده است.

مثلا این سه بیت از کار را بخوانید:
چو زن تعلیم دید و دانش آموخت/ رواق جان به نور بینش افروخت
به هیچ افسون زعصمت برنگردد/ به دریا گر بیفتد تر نگردد
چو خود بر عالمی پرتو فشاند/ ولی خود از تعرض دور ماند

او، داشتن حجاب را عامل بی‌سوادی زنان می‌داند. همچنین ایرج میرزا در این اثرش به انتقاد از وضعیت سیاسی آن زمان ایران می‌پردازد:
بزرگان وطن را از حماقه/ نباشد بر وطن یک جو علاقه
یکی از انگلستان پند گیرد/ یکی با روس‌ها پیوند گیرد
به مغز جمله این فکر خسیس است/ که ایران مال روس و انگلیس است
بزرگان در میان ما چنینند/ از آنها کمتران کمتر از اینند

خنده در تاریکی

شاهرخ مشکین قلم، علاوه بر بازی در نقش ایرج میرزا، کارگردان اجرای صحنه‌ای عارف‌نامه هم هست.

او نمایش را این طور طراحی کرده که بیش از چهارصد بیت از این مثنوی را به همان شکلی که ایرج میرزا سروده از بر می‌خواند. عارف قزوینی هم روی صحنه است. فرید شفیع‌نوری، آهنگساز، خواننده و نوازنده در نقش عارف قزوینی در سوی دیگر صحنه نشسته و تصانیف عارف را در لابه‌لای متن می‌خواند.

آقای مشکین قلم در نقش ایرج میرزا تنها به خواندن شعرها اکتفا نمی‌کند. او که علاوه بر تئاتر، اجراهای رقص بسیاری هم داشته است می‌گوید که بین یک متن خوب و موسیقی خوب شباهت است. شباهتشان هم این است که "جفتشان مملو از تصاویری هستند که ذهن خلاق یک هنرمند را می‌توانند متبلور کنند."

این طوری است که او از دل شعر تصویرهایی بیرون می‌کشد و تئاتر شکل می‌گیرد.

او از لهجه‌های مختلف زبان فارسی برای رنگ‌آمیزی صحنه اجرایش استفاده کرده است.

همه اینها به چشم و گوش تماشاگران خوش آمد و صدای خنده و تشویقشان در قسمت‌های مختلف کار به گوش می‌رسید.

شاهرخ مشکین قلم معتقد است که مجموعه‌ای از عوامل سبب شده که تماشاگر از این اجرا لذت ببرد؛ از روانی اشعار گرفته تا انتقاد به جامعه و البته شکل انتقاد که کارگردان نمایش آن را به ریختن "یک کاسه آب یخ" بر سر در گرمای سوزان تشبیه می‌کند و البته نقدی هم به این خنده‌ها و تشویق‌ها دارد. او می‌گوید که مخاطبان به خاطر تاریکی سالن تئاتر است که این طور با شدت تشویق می‌کنند و می‌خندند.

او می‌گوید که در پاریس متن این منظومه را برای جمعی از دوستان و آشنایانش روخوانی کرده است: "دوستان صمیمی من که در محافل خصوصی همین حرف‌ها را با هم رد و بدل می‌کردیم و می‌خندیدیم، آنجا نمی‌خندیدند که نکند بغل دستی فکر کند تو خوشت آمده و ممکن است این طوری فکر بکنی و این طوری حرف بزنی."

تزویر. می‌گوید به این نتیجه رسیده که ایرانی‌ها فکر و حسشان را به خاطر قضاوت دیگران به این راحتی‌ها بروز نمی‌دهند. مگر در تاریکی.

استاد پریسا، استاد شجریان

فرید شفیع نوری، که در این نمایش نقش عارف قزوینی را بازی می‌کند، موسیقی‌دانی است که در آمریکا به دنیا آمده و در همین کشور هم بزرگ شده است. او نوازندگی چند ساز غربی از جمله ویولون سل را در همین کشور فرا گرفته است.

کم کم آواها و نواهای موسیقی ایرانی که در خانه شنیده، او را به سمت و سوی موسیقی ایرانی هم می‌کشد. ساز سه‌تار را برای نوازندگی انتخاب می‌کند و آواز ایرانی را هم فرا می‌گیرد.

فرید شفیع‌نوری می‌گوید که با کارهای عارف قزوینی ناآشنا نبوده است: "من تصنیف‌ها و ترانه‌های عارف قزوینی را از بچگی‌ شنیده بودم. با صداهای مختلف؛ استاد پریسا، استاد شجریان و غیره اما هیچوقت آشنایی با ادبیات شعر و تصنیف عارف نداشتم."

حدود یک ماه کار فرید شفیع‌نوری این بوده که تصنیف‌های عارف را بشنود. درباره‌اشان تحقیق کند و آنها را با سه‌تار بنوازد و بخواندشان. حاصل کارش هم اجرایی زیبا از کارهایی شده که بسیاری خاطره از این آهنگ‌ها را روی صحنه زنده می‌کرد.

البته اگر این ایرج میرزا می‌گذاشت یک لیوان آب از گلوی این عارف پايین برود.

 

مجموعه‌ای بزرگ از هنر ایران در موزه آقاخان در کانادا

"موزه آقاخان" در تورنتو چند ماهی است که درهای خود را به روی مردم گشوده است. محتوای این موزه ویژه تمدن و فرهنگ کشورهای اسلامی است و مجموعه‌های آن در دو بخش دائمی و فصلی به بازدیدکنندگان ارائه می‌شوند.

"موزه آقاخان" در کنار "مرکز اسماعیلی" در بخش خاوری تورنتو بنا شده است. گشایش هر دو ساختمان در سپتامبر ۲۰۱۴ با حضور شاهزاده آقاخان (امام کنونی شعیان اسماعیلی) و استیون هارپر (نخست وزیر کانادا) صورت گرفت.

در موزه "آقاخان" مانند دیگر موزه‌هایی که عنوان "هنر اسلامی" را بر خود دارند، بیشتر آثار توسط هنرمندان ایرانی آفریده شده‌اند. عنوان "هنر اسلامی" که هنرپژوهان غربی، آن را فراوان به کار می برند، همواره مورد بحث در میان گروهی از پژوهشگران و دوستداران هنر ایران بوده است.

این عنوان به شکل عمده برای آن بخش از آثار هنری به کار برده می‌شوند که در دوره گسترش اسلام از اسپانیا تا هند آفریده شده‌اند. با این حال در موزه‌هایی که بخش‌های بزرگی زیر عنوان "هنر اسلامی" راه اندازی شده معمولا حدود هفتاد درصد از آثار، کارهای هنرمندان ایرانی‌اند: مینیاتور، سفال، فرش، آثار خوشنویسی و ...

آیا این حجم گسترده از آثار هنرمندان ایرانی در دوره پس از اسلام را باید به عنوان "هنر اسلامی" تلقی کرد یا به عنوان "هنر ایران در دوره اسلامی؟"

بحث در این باره همچنان ادامه دارد ولی به نظر می‌رسد با توجه به پشتیبانی اندک ایران از پروژه‌های فرهنگی در مقایسه با کشورهای عربی (به ویژه قطر و امارات) یا محافل اسلامی، اکنون روی جنبه اسلامی بودن این آثار بیشتر تاکید می‌شود تا ایرانی بودن آنها.

بخش آغازین موزه آقاخان در برگیرنده دو تالار کوچک است که ده ها اثر سفالین را در خود جای داده؛ این آثار در یک دوره تاریخی هزار ساله آفریده شده‌اند. یکی از آثار متفاوت در این بخش، ظرفی نقاشی شده است که برای گذاشتن اشیای سفره هفت سین به کار برده می‌شده و در سده دوازدهم میلادی در شهر ری ساخته شده است.

"قمقمه زیارتگر" یکی دیگر از آثار این بخش است. این سفالِ لعاب‌دار گرچه در سده نهم میلادی (دوره اسلامی) ساخته شده، دارای نشانه‌هایی روشن از هنر ایران در دوره ساسانی است؛ از آن جمله، کاربرد طرح پرنده و ماهی روی آن. جنبه‌ای که این سفال را از نمونه‌های پیش از اسلامی متمایز می‌کند نوشته‌ای با خط کوفی روی آن است که به باور پژوهشگران موزه، احتمالا دعای خیر برای زیارتگر است.

در تالار اصلی موزه، ابتدا نمونه‌های خطی به بازدیدکنندگان ارائه شده‌اند. یکی از این کتاب‌ها "تشریح منصوری" است که به کالبدشناسی انسان اختصاص دارد. "تشریح منصوری" در سده پانزدهم میلادی به کوشش منصور ابن الیاس شیرازی نوشته شد. کتاب او با تصاویر گوناگون همراه است و از آن به عنوان اثری موثر در پیشرفت دانش کالبدشناسی یاد می‌شود.

این موضوع به ویژه از جنبه‌ای قابل توجه است که در دوره اسلامی تا چندین سده، به دلیل محدودیت‌های مذهبی، کتاب‌های کالبدشناسی بدون تصویر تهیه می‌شدند. نمونه‌های دیگری از "تشریح منصوری" در کتابخانه‌های ایران و ایالات متحده نیز نگهداری می‌شوند.

موزه آقاخان گنجینه‌ای از نگاره‌های مینیاتوری شاهنامه فردوسی را نیز در اختیار دارد که نمونه‌هایی از آنها در دید عموم قرار دارند؛ نسخه‌هایی که از سده‌ پانزدهم تا هفدهم میلادی در لاهیجان، تبریز و اصفهان کار شده‌اند.

روبا کنعان، مدیر بخش پژوهشی موزه به بی بی سی فارسی می‌گوید: "این آثار به زودی برای نگهداری به مخزن موزه منتقل خواهند شد زیرا برای کشیدن نقاشی‌های آنها از رنگ‌های طبیعی استفاده شده و به همین خاطر، قرار گرفتن در برابر نور برای مدت طولانی به آنها آسیب می‌رساند."

او همچنین می‌افزاید: "حدود نود درصد از آنچه در موزه به نمایش در آمده از مجموعه شخصی آقاخان است ولی بقیه به شکل موقت از مجموعه‌های خصوصی در اروپا به امانت گرفته شده‌اند."

شاهزاده آقاخان که از او به عنوان یکی از ثروتمندترین مسلمانان دنیا نام برده می‌شود به نقاشی ایرانی علاقه ویژه‌ای دارد. نمونه‌هایی از مجموعه منحصربفرد او در موزه به نمایش درآمده‌اند. یکی از این آثار، تابلویی است که کریم‌خان زند، پادشاه ایران در نیمه دوم سده هجدهم میلادی، را همراه با یاران نزدیکش نشان می‌دهد. بسیاری از پژوهشگران هنر ایران بر این باورند که این نقاشی پس از درگذشت کریم‌خان سفارش داده شده و آفریننده آن نیز به احتمال زیاد، محمد صادق، از نقاشان نامدار دوران قاجار است. این نقاشی، کریم‌خان را در لباسی راحت نشان می‌دهد و شیوه نقاشی کردنِ چهره‌ها و عمامه‌ها با شیوه نقاشی در دوران پادشاهی او متفاوت است.

روبا کنعان، مدیر بخش پژوهشی موزه آقاخان می‌گوید: "گرچه بسیاری از آثار از مجموعه شاهزاده آقاخان به موزه منتقل شده ولی هنوز نمونه‌هایی از آثار منحصربفرد در اختیار نزدیکان او هستند."

در طراحی بنای موزه آقاخان کوشیده شده عواملی گوناگون از معماری دوران مربوط به آثار به کار برده شوند. از آن‌جمله، روزنه‌هایی که نور را به فضای درون موزه هدایت می‌کنند و می‌توانند برای بازدید کننده‌ ایرانی، یادآور فضای مسجد شیخ لطف‌الله در اصفهان باشند. طراح بنای موزه، فومیهیکو ماکی، معمار ژاپنی و برنده جایزه معماری پریتزکر در سال ۱۹۹۳ است.

موزه آقاخان همچنین به تازگی نگاره‌ بخش اعظم آثاری را که در این موزه نگهداری می‌شوند همراه با اطلاعات مربوطه در کتابی به نام "نقش و نور" به زبان انگلیسی منتشر کرده است.