۱۳۹۴ آذر ۲۸, شنبه

معاون رادیو و تلویزیون دولتی ایران نسبت به همکاری بازیگران با شبکههای ماهوارهای خارج هشدار داد

معاون رادیو و تلویزیون دولتی ایران روز سه شنبه نسبت به همکاری بازیگران با شبکههای ماهوارهای خارج از ایران هشدار داد.

به گزارش خبرگزاری ایسنا،علیاصغر پورمحمدی گفت: «تردیدی نیست که ما در حال حاضر با بحران گستردهای در تلویزیون مواجه هستیم... اما اگر بازیگر یا هر فرد دیگری با این شبکهها همکاری کند ما دیگر از همکاری با او معذور میشویم

یک روز پیش از این، حسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،  هشدار داده بود که هرگونه همکاری،تماس، مصاحبه و ارسال آگهی به شبکههای ماهوارهای چه رادیو و چه تلویزیون، و آنچه شبکههای معاند نامید، ممنوع و تخلف است.

آقای نوش آبادی از هنرمندان خواسته بود که مراقبت کنند به گفته او، بیجهت آب به آسیاب دشمن نریزند و برای خودشان مشکل ایجاد نکنند و هشدار داده بود که در غیر این صورت با آنان برخورد خواهد شد.

تعدادی از شبکههای ماهوارهای فارسی در خارج از ایران، طی سالهای اخیر، همکاری با هنرمندان داخل ایران یا پخش آثار هنری آنها را افزایش دادهاند.

 

۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبه

آیا نگاه شاملو به موسیقی سنتی به تدریج نرم‌تر شد؟

این روزها ۹۰ سال از تولد احمد شاملو می گذرد.

احمد شاملو بی‌تردید برجسته‌ترین شاعر نوآور ایران در روزگار ماست. شاعر نادری که اندیشه های نو را در قالب زبانی فاخر که غیر از زبان من و توست بیان می کند.

چیزی که در وهله اول این زبان را می سازد موسیقی واژه ها و پیوند متوازن میان آنهاست. در واقع شعر شاملو به یک کمپوزیسیون موسیقی می ماند. همان موزیکالیته‌ای که در جستجوی آن است از پیوند واژه‌ها و البته سکوت میان آن ها به دست می آید.

جمله معروف آن‌جا که زبان باز می ماند موسیقی آغاز می شود در مورد شعر شاملو به این شکل تغییر می کند که موسیقی درونی واژه ها نمی گذارد که زبان از سخن بازماند.

شاملو خود افسوس می خورد که به دلائل اقتصادی و فرهنگی خانواده نتوانسته از اول به جای شعر دنبال موسیقی را بگیرد. دو سه سالی هم نزد یک استاد موسیقی قواعد آرمونی و کمپوزیسیون را آموخته ولی بعد آن را نیمه‌کاره رها کرده است. و باز خود می گوید که شب ها که صدای پیانوی دختران همسایه را می شنیده چه حسرتی می خورده است. و بعد به این نتیجه می رسد که شعر در او عقده فروخورده موسیقی است.

این همه علاقه به موسیقی، شاملو را به سوی موسیقی شعر- به ویژه موسیقی درونی آن- سوق داده است. بلا درنگ باید گفت که موسیقی مورد نظر شاملو موسیقی سنتی و نوع نو آورانه آن نیست. او مجذوب موسیقی جهانی است و موسیقی سنتی را در ذات خود بی ارزش می داند و هرگونه نوسازی آن را باطل و بیهوده.

نگاهی هم به مجموعه آنچه از آفریده های فرهنگی که احمد شاملو در ذهن خود می پروراند، نشان می دهد که پس از شعر- و حتی گاهی شاید پیش و بیش از آن- دلبسته موسیقی بوده است. حالا که به هر جهت به جای موسیقی دان شاعر شده، موسیقی درونی شعر را به کارگاه اندیشه خود برده و دنیای دیگری از موسیقی آفریده است.

بیشتر بخوانید: شاملو، دهه و دهه‌ها؛ یادداشتی از محمد قائد

شاملو بر این اعتقاد بود که گذر از فرایند آفرینش هنری از عهده موسیقی سنتی برنمی آید. چرا که نوازنده ایرانی که از صد سال پیش"همین جور گرفته ته بن بست نشسته و دلش را به کمانچه کشیدن خوش کرده است، از دنیای پهناور این هنر تنها اسم چند تا از ردیف ها را می داند و در محدوده تجربیاتش جز پیش درآمد و رنگ و چهار مضراب چیزی نمی شناسد."

آنهایی هم که می خواسته اند با تکیه بر تمهیدات فنی از دل موسیقی سنتی نوعی موسیقی ملی بیرون بکشند آب در هاون می کوبند تا وقتی که موسیقیدان ایرانی مجبور است در فضای محدود ردیف حرکت کند چیز دندان گیری به دست نمی آید. به تمرین سرعت در سلول انفرادی می ماند."

شاملو حرف های دیگری نیز در ناتوانی موسیقی سنتی ایران برای نو شدن دارد. از جمله از مونوفونیک بودن آن می گوید و ناسازگاری های سازهای آن و در نهایت می گوید:

"موسیقی ایران برای برون جستن از این بن بست نیازمند نیمائی است که کهنگی و اندراس را با همه وجود خودش حس کند و با جسارتی انقلابی جلوی آن بایستد."

اعتراض‌ها به دیدگاه شاملو

انتشار نظرات شاملو درباره موسیقی سنتی در میان زبان هائی که از ترس بسته ماندند، یکی دو زبان را به اعتراض گشود. نظر غالب در واکنش ها این بود که آن چه شاملو می گوید ناشی از ناآشنا بودن او با موسیقی سنتی است.

با این همه شاملو در جای دیگری حرف آخر خود را می گوید:"با یک ساز یک اکتاو و نیمی یک جهان پر از ناله و درد را نمی توان بیان کرد. با این موسیقی حق انسان معاصر نادیده گرفته می شود."

یکی از معترضان که خطر کرد و زبان را به پاسخگوئی گشود، محمد رضا لطفی موسیقیدان و نوازنده سنتی بود.

او در آغاز گفته بود شعر نو که شاملو نماینده برجسته آن است هیچ گاه نتوانسته از دایره محدود روشنفکری فراتر برود و به توده های میلیونی راه پیدا کند. حال آن که میلیون ها ایرانی مجذوب و مفتون موسیقی سنتی هستند.

اعتدال در ذهن و بیان

گمان می کنیم اگر اعتدالی در ذهن و بیان باشد نیمی از حرف های هر دو طرف را می توان پذیرفت.

هنر را با فن نباید به اشتباه گرفت. موسیقیدانان مدرن صحبت از ارزش ذات صوت به میان آورده اند، وقتی هر صوتی واجد ارزش باشد چطور موسیقی سنتی ایران با همه ظرافت های ساختاری می تواند بی ارزش تلقی شود.

از سوی دیگر رکود و جمود ارزش ها را مخدوش می سازد. با نوآوری و نوسازی می توان موسیقی سنتی را با نیازهای جامعه هماهنگ ساخت. جهان غرب نیز با حرکت های انقلابی موسیقی خود را تغییر داده و همیشه آن را " به روز" کرده است. سال هاست که در ادامه نوجوئی ها به موسیقی مونو فونیک شرق روی آورده و ارزش های تازه ای را در ذات این موسیقی پیدا کرده است.

بازتاب فاجعه

ذهنیت های شاملو تا آن جا که به افراط نگرائیده قابل فهم است ولی از آن جا که به افراط می گراید منطق خود را از دست می دهد.

این نظر شاملو که موسیقی غمگنانه سنتی در دردهای اجتماعی و فرهنگی ایران ریشه دارد درست است. موسیقی سنتی ایران آئینه تمام نمای جامعه ایران بوده و در برابر رویدادهای فاجعه بار که شمارشان نیز کم نیست از خود واکنش نشان داده است. در برابر ایلغارها، تجاوزها، غارت ها و ویرانی ها نمی توان شاد و خندان ماند. غم و اندوه و ضعف و فتور موسیقی ایران پیامد همین موقعیت هاست.

در این گونه موقعیت هاست که موسیقی ایران به قول شاعر "نسل بدبختی غم جانش را در مادر چاه قناتی گریسته است و ما در طول قنات تاریخ، آن را چاه به چاه در اعصاب خود فرو کرده ایم. در حالی که مردم بدبخت به جای غم و اندوه نیازمند نور و شادی و جرات هستند تا بتوانند علیه ظلم و سیاهی قیام کنند."

همه این حرف ها درست است ولی نافی ارزش های ذاتی موسیقی سنتی ایران نیست که پایدارانه از باربد تا وزیری را طی کرده و واجد ارزش های تازه ای شده است.

چیزی از حرف های شاملو که نمی توان پذیرفت سماجتی است که در بی فایده بودن هر کوشش برای نوآوری در موسیقی سنتی به کار می زند.

پس از حدود بیست سال که از انتشار این نظرات شاملو می گذرد روند رویدادها نشان داده که برداشت او از کوشش های نوآورنه نادرست است.

موسیقی سنتی ایران پس از رویداد مهیب انقلاب اسلامی مقتدرتر از همیشه قامت راست کرده و نشاط و شادابی شگفتی پیدا کرده است.

احمد شاملو خود در سال های پایانی زندگی نظرات نرم‌تری در مورد موسیقی ایران پیدا کرده بود. او حتی این موسیقی سنتی نوآورانه را به همراهی با خود در شعر خوانی‌ها فراخوانده بود.

موسیقیدانان نوآور سنتی مثل فریدون شهبازیان و فرهاد فخرالدینی صدای گرم او را در خواندن حافظ و مولوی همراهی کرده اند.

در یک اجرای دیگر شجریان، او و خیام را با موسیقی شهبازیان ضبط کرده‌اند.

رابطه شاملو با موسیقی پاپ نیز جالب است. دو سه فقره از شبانه‌های او را اسفندیار منفردزاده به موسیقی درآورده است.

نام احمد شاملو همچنان در صدر فهرست شاعران نوآور و اندیشمند معاصر جای دارد.

شعر او و نظرات او همیشه قابل تامل و درونکاوی است.

شاملو همیشه در شعر ایران خواهد ماند.

ادل برنده بزرگ جوایز موسیقی بی‌بی‌سی شد

در دومین دوره جوایز موسیقی بی بی سی، ادل، خواننده بریتانیایی، با دریافت چندین جایزه از جمله "بهترین خواننده بریتانیایی" و "بهترین اجرای زنده" در صدر برندگان قرار گرفت.

او موفق نشده بود در این مراسم که شامگاه ۱۰ دسامبر در بیرمنگام برگزار شد شرکت کند اما با فرستادن پیامی، از دریافت این جوایز اظهار شادمانی کرد.

هوزیر، خواننده ایرلندی، با ترانه "مرا به کلیسا ببر" (Take Me To Church) برنده جایزه بهترین آهنگ سال از سوی مخاطبان شد.

مراسم دومین دوره جوایز موسیقی بی بی سی با اجرای گروه وان دایرکشن آغاز شد، که اعضای آن پس از حدود یک سال، دوباره در کنار هم جمع شدند.

الی گلدینگ از دیگر خوانندگان این مراسم بود که با همراهی ارکستر بی بی سی، آهنگ Love Me Like You Do را که برای فیلم "هزار چهره آقای گری" خوانده بود، اجرا کرد.

همچنین تیلور سویفت برنده جایزه "خواننده جهانی" شد. او که از طریق ویدئو از استرالیا در مراسم شرکت کرده بود، علاوه بر جایزه اش، یک میکروفون طلایی و عتیقه متعلق به بی‌بی‌سی را نیز دریافت کرد.

جک گرت نیز جایزه "هنرمند نوظهور" را دریافت کرد.

پایان دهنده این مراسم ترانه های Please و Sailing بود که راد استوارت اجرا کرد.

سال گذشته فرل ویلیامز برنده بزرگ اولین دوره جوایز موسیقی بی بی سی شد.

 

۱۳۹۴ آذر ۱۳, جمعه

جوایز ادبی در ایران: توقف جایزه خصوصی‌، انتقادها از جایزه دولتی

در روزهای اخیر از فعالیت یک جایزه ادبی خصوصی در ایران جلوگیری شده و برگزاری مهم‌ترین جایزه ادبی دولتی نیز با انتقادهایی همراه بوده است.

اولین دوره جایزه‌ ادبی غیردولتی "اکنون" در آستانه‌ اعلام نامزدهای نهایی خود، به دلیل آن چه "تحمیل شدن مشکلاتی از بیرون جایزه" اعلام کرده، متوقف شد.

محمدحسن شهسواری، دبیر این جایزه، گفته است: "مشکل به وجود آمده حل‌شدنی نیست و به احتمال زیاد، دیگر امکان ادامه فعالیت برای این جایزه، حتی در سال‌های بعد نیز وجود نخواهد داشت."

قرار بود جایزه "اکنون" را انجمن "رمان ۵۱" که از سوی تعدادی از نویسندگان جوان تشکیل شده، اهدا کند.

حسین سناپور، نویسنده، در واکنش به متوقف شدن این جایزه نوشته است: "من نمی‌دانم واقعا چنین جوایزی چه خطری و برای کجا می‌توانند داشته باشند، که این‌طور با فشارهای بیرونی جلوشان گرفته می‌شود. جمع‌شدن پنجاه یا شصت جوان نویسنده‌ای که در نبود همه‌ نهادها محبورند به جای وقت‌گذاشتن برای نوشتن داستان‌شان به کار بررسی و برگزاری یک جایزه برای رمان مشغول شوند، به کجای فرهنگ یا سیاست این مملکت آسیب می‌زند که باید جلوش گرفته شود."

این اولین بار نیست که جایزه‌های ادبی خصوصی در ایران با محدودیت مواجه می‌شوند. پیشتر جایزه‌هایی مثل "هوشنگ گلشیری"، "یلدا"، "روزی روزگاری" و "مهرگان" با فشار دولتی از ادامه‌ راه بازماندند.

اعمال محدودیت بر جوایز ادبی غیردولتی همزمان است با انتقادهای چندجانبه از برگزاری جایزه جلال آل احمد.

جایزه جلال آل احمد

جایزه ادبی جلال آل‌احمد که در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد آغاز به کار کرد و به تازگی هشتمین دوره آن برگزار شده، یکی از این جوایز دولتی است.

در حالی که از جایزه آل‌احمد به عنوان "گران‌ترین جایزه ادبی ایران" یاد می‌شد، مبلغ آن در این دوره نسبت به دوره‌های پیش کمتر شد و از ۱۱۰ سکه به ۳۰ سکه کاهش پیدا کرد.

مجید قیصری، نویسنده‌ای که در بخش داستان کوتاه جایزه امسال جلال آل‌احمد تقدیر شده، گفته است: "برآیند جشنواره امسال ناامیدی بسیاری از نویسندگان تازه‌کار بود. با این کاهش یک‌باره جایزه، به ناامیدی دامن زده شد."

او گفته: "چیزی که مورد سوال همه قرار گرفته تعداد سکه‌های این دوره است. کم شدن یک‌باره جایزه برای همه عجیب بود. به هر حال جایزه جلال تا زمان دولت دهم مورد توجه نبود و بیشتر اعتبارش به‌خاطر تعداد سکه‌هایش بود. در دوره دولت یازدهم سعی گردانندگان بر این است که جایزه به سمتی برود که خود جایزه اهمیت پیدا کند. "

با وجود این که حسین نوش‌آبادی، سخنگوی وزارت ارشاد، تسهیل در "تأمین منابع مالی" جایزه آل‌احمد را دلیل این کاهش اعلام کرده، امسال دو بخش از چهار بخش جایزه، برگزیده نداشت.

جوایز دولتی، جوایز خصوصی

در شرایطی که جوایز ادبی خصوصی اجازه فعالیت ندارند، برخی از برگزیدگان و حتی داوران جوایز ادبی دولتی، اهدای این جوایز را سودمند نمی‌دانند.

مهدی اسدزاده، دیگر نویسنده‌ای که در این دوره از مجموعه داستان او تقدیر شده، "نبود سایر جوایز" ادبی را که پیش‌تر برگزار می‌شد، مانع گرفتن "نتیجه خوب" از جایزه دولتی آل‌احمد دانسته است.

همچنین بلقیس سلیمانی، نویسنده و یکی از داوران هشتمین دوره جایزه آل‌احمد، درباره این جایزه گفته است: "به نظر من جوایز ادبی در نهایت باید به سمت واسپاری به بخش خصوصی بروند. هرچقدر جایزه‌ها از دولت دور شوند وجهه بهتری پیدا می‌کنند."

خانم سلیمانی با بیان این که بنیاد ادبیات داستانی (برگزارکننده جایزه جلال آل‌احمد) نباید در تملک دولت باشد، تأکید کرده است: "مطلوب ما این است که دولت جایزه‌ای را برگزار نکند."

هشتمین دوره جایزه دولتی جلال‌آل احمد، رضایت برخی از اصول‌گرایان را نیز جلب نکرده است.

در حالی که علی جنتی، وزیر ارشاد، در مراسم پایانی این جایزه گفت "در جایزه جلال به همه طیف‌ها توجه شده"، سایت "الف" به مدیرمسئولی احمد توکلی، نماینده اصولگرای مجلس، در مطلبی با عنوان "حال و روز خنده دار جلال" نوشت که دولت در این دوره "ساز جایزه را به نت‌های شبه‌روشنفکری مخالف قانون کوک" کرد.

مصطفی جمشیدی، دبیر هشتمین دوره "جشنواره داستان انقلاب"، نیز دو روز پس از برگزاری مراسم پایانی جایزه آل‌احمد، گفت: "ادبیات فعلی ما بیش از هر چیز به تکریم انسان‌های مساله‌دار و لغزش‌های انسانی متمایل شده است."

فهرست برندگان و تقدیرشدگان جوایز جلال

در بخش رمان، "پاییز فصل آخر سال است" نوشته نسیم مرعشی و «دختر لوتی» اثر شهریار عباسی به صورت مشترک برگزیده شدند.

در بخش مجموعه داستان که برگزیده نداشت، "آیا بچه‌های خزانه رستگار می‌شوند" نوشته مهدی اسدزاده و "نگهبان تاریکی" نوشته مجید قیصری تقدیر شدند.

بخش نقد ادبی برگزیده نداشت. "روایت‌شناسی کاربردی" علی عباسی و "کلک خیال‌انگیز" اثر ابوالفضل حری تقدیر شدند.

در بخش مستندنگاری "آب هرگز نمی‌میرد" نوشته حمید حسام برگزیده و "تو در قاهره خواهی مرد" نوشته حمیدرضا صدر شایسته تقدیر شد.

 

۱۳۹۴ آذر ۱۲, پنجشنبه

یغما گلرویی، شاعر و ترانه سُرا، در تهران بازداشت شد

یغما گلرویی شاعر و ترانه سُرا صبح دوشنبه در تهران بازداشت شد.

آتنا حبیبی همسر یغما گلرویی در صفحه شخصی اینستاگرام خود، ضمن تأیید این خبر نوشت: مأموران امنیتی صبح دوشنبه ضمن بازرسی منزل شخصی آنان یغما گلرویی را بازداشت کردند و او را به مکان نامعلومی بردند.

یک خبرنگار حوزه موسیقی در تهران نیز امروز (سه شنبه ۱۰ آذر) در گفتگو با رادیو فردا این خبر را تأیید کرد.

یغما گلرویی، پیشتر، در واکنش به سخنان وزیر ارشاد که گفته بود در ایران «‌ممنوع الکار و ممنوع القلم» نداریم ، گفته بود وقتی به کتاب های او مجوز انتشار نمیدهند یعنی ممنوع الکار در کشور وجود دارد.

یغما گلرویی با خوانندگان خارج از کشور نیز همکاری داشت و از جمله در تهیه آلبوم های« نقاب» و «بی سرزمینتر از باد » با سیاوش قمیشی همکاری کرده بود.