مرتضی احمدی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران در سن ۹۰ سالگی در اثر بیماری تنفسی در منزل خود در تهران درگذشت.
او مدت ها بود که از این بیماری رنج می برد.
آقای احمدی از جوانی کار خود را در تئاترهای تهران به عنوان پیش پرده خوان آغاز کرد و در این حرفه به شهرت و موفقیت رسید.
او بعدها به فعالیت در تئاتر، رادیو، دوبله، سینما و تلویزیون ادامه داد و تا سال های آخر عمر کم و بیش فعال بود.
اجرای ترانه تیتراژ فیلم حسن کچل ساخته علی حاتمی، دوبله نقش "روباه مکار" در مجموعه کارتونی پینوکیو و بازی در سریال آرایشگاه زیبا از جمله آثار به یاد ماندنی اوست.
صدای او در تعداد زیادی از نوارهای کاست حاوی داستان های کودکان که در سال های پس از انقلاب متداول شده بود هم شنیده می شد که برای چند نسل از ایرانیان خاطره انگیز است.
"قصه های پینوکیو" و "علیمردان خان" از جمله این داستان ها هستند.
مرتضی احمدی و آنچه از تهران قدیم برجای نهاد
مرتضی احمدی را بیشتر به عنوان دوبلور کارتونهای معروف و برخی فیلمهای سینمایی کمدی و بازیگر رادیو میشناسند، اما او در یک دهه آخر عمرش همتی را صرف کرد تا ثابت کند در حافظه شنیداریاش گنجینههایی پنهان دارد که دوبلوری و صداپیشگی فرع بر آن است.
اگر از جعفر شهری به عنوان نویسنده و مولف کتاب تهران قدیم عبور کنیم، دو تن باقی میمانند که در شناخت گوشههای دیگری از فرهنگ عامیانه تهران قدیم تلاشهای فراوانی صورت دادند. "اسماعیل خان مهرتاش" با آموزشگاه "جامعه باربد" که علاوه بر ردیفدانی و آموزش ردیف آوازی مکتب تهران، دستی چیره در آوازهای کوچه باغی داشت.اوبه شاگردانش علاوه بر آموزش موسیقی، پیشپرده خوانی و برخی ترانههای ضربی و عامیانه تهران قدیم را آموزش داد. نفر دوم مرتضی احمدی است که چه در نوشتن آنچه در حافظه از تهران قدیم داشت و چه در اجرای برخی ترانههای عامیانه تلاشی اثرگذار صورت داد. مهمترین وجه مشترک این دو در ثبت و ضبط برخی ضربیها و ترانههای عامیانه بود. آثار مهرتاش را شاگرد او محمد منتشری در آلبوم هفت سین و برخی ترانههای کوچه باغی منتشر کرد و کارهای مرتضی احمدی را خودش در آلبومهایی با عنوان صدای تهرون قدیم یک و دو و برخی آثار دیگر.
۴۰۰ ترانه ضربی و ۱۵۰ ترانه فکاهی
به نوشته حبیب الله نصیریفر در کتاب مردان سنتی و نوین ایران" مرتضی احمدی بیش از چهارصد ترانهٔ ضربی و صد و پنجاه ترانهٔ فکاهی خوانده است" که از پرکاری او در این حوزه خبر میدهد. احمدی آخرین بازمانده از ۱۹ نفر برنامه شما و رادیو بود که در سال ۱۳۴۰ آن را آغاز کردند و بعدها با عنوان صبح جمعه با شما استمرار یافت که به نظر میرسد بسیاری از این ضربی ها در همین برنامه ها اجرا شد.
در بازار کنونی موسیقی نزدیک به ده آلبوم از مرتضی احمدی موجود است که سه آلبوم آن در حوزه موسیقی و ترانهها و ضربیخوانیهای تهران قدیم است و بقیه عمدتا به خواندن قصههایی در فضای شعر و طنز برای کودکان مرتبط است.
در چند سال اخیر که مجموعه انیمیشن شکرستان حسابی میان بزرگ و کوچک، جا بازکرد،قطعا بخشی از این اقبالش را باید وامدار صدای مرتضی احمدی بداند که به عنوان راوی آن مجموعه سخن میگفت. صدایی نمکین و طنز آلود و خشدار و تودماغی که خنده و کمدی از سر روی آن میبارید. صدایی که ایرانیان بیش از ۶۰ سال از آن خاطره داشتند،از سالهایی که او به رادیو آمد و تا دوره اوج کاری او با پرویز خطیبی و خلق شخصیتی معروف به نام "بابا شمل"؛ آدمی برخواسته از جنوب شهر؛ مزه ریز،اما کمسواد و پرمدعا با تمامی تناقضهای درونی وبیرونی یک شخصیت تهرانی جنوب شهری که در همه کارها دخالت میکرد و هر از گاه آوازکی هم می خواند.پرسوناژی که به نظر میرسد بعدها سرمشق خلق شخصیتهایی چون " ملون" با صدای منوچهر نوذری شد.
نکته مهم در معرفی این گونه شخصیتها تحقیقهای میدانی آقای احمدی بود وسرک کشیدنش به کوچه، پس کوچهها و بازار تهران و آشنایی از نزدیکش با انواع مشاغل و سر وکله زدن با افراد استخواندار هر حرفه و پیشه.چنانکه درباره شخصیت رادیویی معروف هردمبیل به ایسنا گفته بود" واقعی بود و من شخصا آن را سر چهارراه حسنآباد دیده بودم.یک آدم فقیر و بدبختی بود."
این تلاش ها در همان حد متوقف نماند و در قالبهای دیگری هم بروز کرد، از جمله تلاش او و پرویز پرستویی در انتشار کاستهایی برای رانندگان کامیون تا آنها را هنگام راندن در جادهها سرگرم سازد که به گفته پرستویی در گفت و گو با ایسنا" بسیار هم مورد توجه قرار گرفته بود."
از نقالی چیرهدست تا پیشپردهخوانی منتقد
سر این که علی حاتمی و آهنگسازش اسفندیار منفردزاده، برای راوی نخستین فیلمش، حسن کچل(سال ۱۳۴۸) به سراغ او رفت و شش دقیقه ابتدایی فیلم را با نقالی مرتضی احمدی آغاز کرد به همین آشنایی عمیق احمدی از فرهنگ شفاهی و پیش پردهخوانیهایی که او از حفظ بود، ارتباط داشت. حاتمی آنچنانکه احمدی در کتاب زندگی نامه خود(من و زندگی- انتشارات ققنوس ۱۳۸۷) اشاره کرده است" با او در یک محله زندگی میکردند و برادر حاتمی نیز در رادیو کار میکرد" همین آشنایی سبب شد تا بعدها در سریال سلطان صاحبقران هم این گونه همکاری استمرار یافت.
در کارنامه کاری مرتضی احمدی پیشپردهخوانی برخی از نمایشهای لالهزاری بروز و ظهوری جدی دارد. برخی از پیش پردههایش، از جمله پیشپردهای که برای کارگران راه آهن خواند، بار سیاسی پیدا کرد و حتی به اعتراض و اعتصاب کارگران انجامید که پای احمدی را به زندان هم کشاند.
جالب اینکه کتاب «پیشپرده و پیشپردهخوانی» او در دوره وزارت ارشادی دولت محمود احمدینژاد، امکان انتشار نیافت و چند سالی در بخش ممیزی ارشاد منتظر صدور مجوز انتشار بود. احمدی در گفت وگویی که مهرماه ۹۲(در آغازین روزهای شروع به کار دولت حسن روحانی) با خبرگزاری ایسنا داشت گفت " چهار کتاب در بازار برای چاپ دارم که مقابل دو تا از کتابهایم را گرفتهاند و تجدید چاپ نمیشود؛"کهنههای همیشه نو" و "فرهنگ بر و بچههای تهرون" از جمله کتابهایی هستند که وزارت ارشاد مقابل چاپش را گرفته است و ایراد کارم را هم نمیگویند". کتاب کهنههای همیشه نو ۸ بار تجدید چاپ شد و در دولت اقای احمدینژاد از انتشار چاپهای بعدی آن جلوگیری به عمل آمد. دو کتاب دیگر آقای احمدی "من و زندگی" و " پرسه در احوالات ترون و ترونیا" است که به همراه کتاب پنجم او با عنوان"پیشپرده و پیشپردهخوانی" منتشر شد. کتاب اخیر او هم مدتها در اداره کتاب وزارت ارشاد منتظر دریافت مجوز بود. در همین کتاب اخیر است که آقای احمدی در مقدمهاش از به زندان رفتنش با پرویز خطیبی به خاطر سرودن و خواندن یک پیش پرده یاد می کند. پیش پردهای که ماموران ساواک گمان کردند به اشرف پهلوی(خواهر شاه) توهین شده است و به ضرب و شتم و بازداشت یک روزه این دو تن انجامید. به نوشته آقای احمدی سانسور پیش پردهها را یک بانوی آمریکایی انجام میداد.
از جمله کارهای اخیر آقای احمدی، تک آهنگ "حاجی فیروزه سالی یک روزه" بود که سال ۹۲ منتشر شد. ترانه-ضربیای که روحیه طنز و انتقاد از اوضاع اجتماعی و اقتصادی این روزهای تهران را می توان در آن به عینه مشاهده کرد به خصوص آنجا که میخواند:
سالی که گذشت سال بد بود
سالی بد و بد ز بد بتر بود
ای سال برنگردی، بری دیگه بر نگردی
مردا رو اخته کردی، زنا رو شلخته کردی
دکونا رو تخته کردی، هَمّه رو خسته کردی
ای سال بر نگردی ، بری دیگه برنگردی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر