۱۳۹۳ بهمن ۶, دوشنبه

فرمانده پلیس ایران: کسی حق برهم زدن کنسرت مجوزدار را ندارد

اسماعیل احمدی مقدم،‌ فرمانده پلیس ایران، گفته است که اگر در شهری مجوز برگزاری کنسرت داده شد، کسی حق برهم زدن آن را ندارد.

آقای احمدی مقدم گفته است "حساسیت و احساس وظیفه عده‌ای از مردم درباره مسایل فرهنگی از جمله کنسرت‌های موسیقی قابل تقدیر است ولی نیروی انتظامی از تصمیم قانونی حمایت می‌کند."

روز جمعه ۱۲ دی، کنسرت گروه موسیقی محلی "لیان" در بوشهر به رغم اعتراض عده‌ای که خود را "مردم متدین و طلاب و دانشجویان بوشهر" لقب داده بودند و خواهان لغو این کنسرت بودند، با دخالت نیروی انتظامی در این شهر برگزار شد.

اسماعیل احمدی مقدم گفته است: "برخی اصرار داشتند که کنسرت را قطع کنند که این رفتار غیرقانونی بود و پلیس برخورد با این گونه اقدامات را وظیفه خود می‌داند."

سه روز پس از آن، ده‌ها نفر در بوشهر به دلیل برگزاری کنسرت گروه لیان در این شهر مقابل استانداری دست به اعتراض زدند و خواهان برکناری مقام‌های مسئول شدند.

فرمانده پلیس ایران با اشاره به حاشیه‌های پیش آمده درباره کنسرت لیان گفته است: "شرایط فرهنگی نقاط مختلف کشور با یکدیگر تفاوت دارد؛ از این رو باید در دادن مجوزها و کنترل رفتارها در کنسرت‌های موسیقی دقت و حساسیت بیشتری به خرج داده شود."

در سال های اخیر،‌ شماری از کنسرت‌های موسیقی در شهرستان‌های ایران با وجود داشتن مجوز از سوی وزارت ارشاد، به دلایل مختلفی از جمله اعتراضات گروه‌های تندرو و تصمیم‌گیری مقام‌های محلی، پیش از اجرا لغو شده است.

'مرگ در خانه ما ارثی است'؛ نگاهی به نمایشگاه آثار شهریار رضایی

نمایشگاهی از آثار حجمی شهریار رضایی با عنوان "مرگ در خانه ما ارثی است" در گالری آریا در تهران برپا شده است.

او برای خلق این مجموعه آثار از ترکیب چوب، فرش، آهن و به ویژه سرب استفاده کرده است. در عین حال به نظر می رسد که بر کلمات و مخصوصا عناوین آثار نیز تاکید فراوانی شده است.

"جنگ و صلح"، "منشور آزادی"، "مرگ در خانه ما ارثی است"، "آن گوشه آن گوشه آن گوشه"، "سرو حافظه تاریخی یک ملت" و "ایشان"، نمونه هایی از شیوه نامگذاری این آثار را نشان می دهد.

دوباره معنا کردن مفاهیم به نظر آشنا از ویژگی های اصلی آثار شهریار رضایی است. او کلماتی چون آزادی، مرگ، اسارت، درد، زجر، ترانه، حافظه، وطن و خانه را دستمایه کار خود قرار داده و به چند معنایی و گاه وارونه سازی حافظه و و ارتباط روایت های متفاوت دست پیدا کرده است.

تجربه مخاطب در فضا و مکان نمایشگاه در کنار آثار متحرک او به واسطه هویت حروف سربی که نه بر روی کاغذ بلکه بر ذهن مخاطب می نشینند، از اهمیت خاصی برخوردار است. او با بهره گیری از الگوی دستگاه های چاپ سربی، به فرم های تازه ای رسیده است.

در اثر منشور آزادی که یادآور استوانه به منشور حقوق بشر کوروش است، از شعری از احمد شاملو استفاده شده است: "تمام الفاظ جهان را در اختیار داشتیم/ و آن گفتیم که به کار آید/ چون تنها یک سخن در میانه نبود/ آزادی/ ما نگفتیم تو تصویرش کن."

در این اثر، جای حروف کلمه آزادی خالی است به گونه ای که مخاطب می تواند دریابد پس از غلتیدن استوانه کلمه آزادی حک و چاپ نمی شود. وقتی مخاطب همین اثر را به دست می گیرد متوجه صدای برخورد چند تکه سرب در فضای خالی درون استوانه می شود که در واقع حروف کلمه آزادی هستند که خود در داخل استوانه محبوسند.

و یا در اثر "ایشان"، فرم دوکی شکلی که نیمه کوچک سنگی آن سنگین تر است و بر روی نیمه بزرگتر چوبی با حروف سربی کلمات من، تو، او، ما، شما بارها تکرار شده در صورت غلتیدن اثر به دلیل سنگینی بخش سنگی هیچ گاه من، تو، او، ما، شما حک و چاپ نخواهد شد مگر مخاطب احساس کند که باید به این قسمت نیرویی وارد کند تا کار از حالت معمول خود خارج شود؛ هر چند تمام این فرایندها در ذهن مخاطب شکل می گیرند و عملا کاغذ و جوهری برای چاپ وجود ندارد.

حافظه تاریخی یک ملت نیز که به شکل یک کارت حافظه یا یو اس بی طراحی شده، پر است از آدمک‌های برش‌خورده، خمیده و مچاله‌شده: ارجاعی به درد و رنج و ستمی تاریخی و کنایه ای به فقدان حافظه جمعی و فراموشی اجتناب ناپذیر آنچه از یاد رفته است.

شهریار رضایی در بیشتر آثارش کوشیده با برجسته کردن تضادها نشان دادن فقدان و کمبودها، گرد و غبار نشسته بر مفاهیم و حس های ظاهرا آشنا و متعارف را کنار بزند و مخاطب را با لایه ای دیگر از این مفاهیم درگیر سازد.

شهریار رضایی متولد سال ۱۳۵۷ است. او تحصیلات خود را در رشته مرمت و احیا بناهای تارخی دانشکده هنر کرمان به پایان برده است.

شهریار رضایی تا کنون چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی داشته و سال گذشته به عنوان نفر اول چهارمین سالانه هنر معاصر پرسبوک معرفی شد.

 

سام اسمیت نامزد بیشترین جوایز موسیقی بریتز شد

سام اسمیت، خواننده پاپ بریتانیایی، با نامزدی در پنج رشته در جوایز سالانه بریتز در صدر فهرست نامزدهای این جایزه موسیقی قرار گرفته است.

این خواننده ۲۲ ساله نامزد عنوان بهترین خواننده مرد بریتانیایی، هنرمند نوظهور و بهترین آلبوم سال برای آلبوم "ساعت تنهایی" شده است.

اد شیرن و جورج ازرا، آهنگساز، ترانه سرا و خواننده،‌ نیز هر یک در پنج رشته نامزد شده اند. رویال بلاد، گروه راک دو نفره، نیز در سه رشته نامزد این جوایز شده است.

مراسم اهدای جوایز بریتز امسال در سالن O2 لندن در روز ۲۵ فوریه برگزار خواهد شد.

سام اسمیت که برنده جایزه صدای بی بی سی در سال ۲۰۱۴ شده بود تنها هنرمندی است که سال گذشته بیش از یک میلیون نسخه از آلبومش در بریتانیا و آمریکا به فروش رفت.

او در رشته بهترین خواننده مرد بریتانیایی با اد شیرن، جورج ازرا، دیمن آلبارن و پائولو ناتینی رقابت خواهد کرد.

این نخستین نامزدی مستقل آلبارن است. او ۲۰ سال قبل در سال ۱۹۹۵ به عنوان عضو گروه بلر Brur چهار جایزه بریتز را برده بود.

نامزدی سام اسمیت در پنج رشته - از جمله برای بهترین تک آهنگ و بهترین موزیک ویدئوی سال برای با من بمان (Stay With Me)- بیشترین نامزدی در جوایز بریتز بعد از سال های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۱ است که در آنها رابی ویلیامز و دیوید کریگ به ترتیب در شش رشته نامزد شده بودند.

در رشته بهترین آلبوم بریتانیایی رقابت میان سام اسمیت، اد شیرن، Alt-J و رویال بلاد خواهد بود.

ولی گروه کلین بندیت،‌ که آهنگ Rather Be آنها نامزد بهترین تک آهنگ است، می گویند که غلبه "پسرهای سفیدپوست" در رشته های اصلی "کمی عجیب و مشکل" است.

نیل امین اسمیت از این گروه در برنامه نیوزبیت رادیو بی بی سی گفته است که هنرمندان و گروه های سیاهپوستی نظیر ام نک، لابرینت و کوابز در این فهرست نادیده گرفته شده اند.

در مراسم معرفی نامزدهای بریتز،‌ جیمز بی به عنوان منتخب منتقدان معرفی شد.

فهرست نامزدها

بهترین خواننده مرد بریتانیایی

دیمن آلبارن

اد شیرن

جورج ازرا

پائولو نوتینی

سام اسمیت

بهترین خواننده زن بریتانیایی

الا هندرسن

اف کی ای تویگز

جسی ویر

لیلی الن

پالوما فیت

بهترین گروه بریتانیایی

Alt-J

کین بندیت

کلد پلی

وان دایرکشن

رویال بلاد

بهترین هنرمند یا گروه نوظهور بریتانیایی

چرچز Chvrches

اف کی ای تویگز

جورج ازرا

رویال بلاد

سام اسمیت

 

'پسربچگی' و 'بردمن' برگزیدگان اصلی جوایز منتخب منتقدان فیلم آمریکا شدند

در بیستمین مراسم اهدای جوایز منتخب منتقدان فیلم آمریکا که شامگاه پنجشنبه ۱۵ ژانویه در لس آنجلس برگزار شد، فیلم پسربچگی جایزه بهترین فیلم سال را برد.

فیلم بردمن با هفت جایزه بیشترین جایزه از این مراسم را از جمله بهترین فیلمبرداری، تدوین، فیلمنامه اوریجینال و بهترین موسیقی فیلم (ساخته آنتونیو سانچز) را دریافت کرد.

مایکل کیتون با بازی در فیلم بردمن و جولین مور با بازی در فیلم هنوز آلیس برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول شدند.

این دو بازیگر که نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد و زن هم شده اند، جایزه گلدن گلوب امسال را هم در رشته بهترین بازیگر مرد نقش اول در فیلم کمدی و بهترین بازیگر زن نقش اول را از آن خود کرده بودند.

در مراسم اهدای جوایز منتخب منتقدان فیلم آمریکا مایکل کیتون جایزه بهترین بازیگر مرد در فیلم کمدی را هم از آن خود کرد. برنده جایزه بهترین بازیگر زن در فیلم کمدی هم به جنی اسلیت برای بازی در فیلم Obvious Child بود.

جوایز منتخب منتقدان فیلم آمریکا در سال های اخیر بسیاری از برنده های اسکار را پیش بینی کرده است.

بیشتر بخوانید:‌ فهرست کامل نامزدهای اسکار

جی کی سیمونز با بازی در فیلم ویپلش و پاتریشیا آرکت با بازی در فیلم پسربچگی جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و زن را از آن خود کردند.

جایزه بهترین کارگردانی به ریچارد لینکلتر برای فیلم پسربچگی رسید.

در رشته بهترین فیلمنامه اقتباسی فیلم دختر گمشده و در رشته بهترین انیمیشن فیلم لگو جایزه بردند.

جایزه بهترین فیلم کمدی به فیلم هتل بزرگ بوداپست رسید و فیلم در میان ستارگان جایزه بهترین فیلم علمی تخیلی را از آن خود کرد.

بردلی کوپر و امیلی بلانت به ترتیب جایزه بهترین بازیگر مرد و زن در فیلم اکشن را بردند.

همچنین فیلم فورس ماژور برنده بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان شد.

در مراسم اهدای جوایز منتخب منتقدان فیلم آمریکا از کوین کاستنر، جسیکا چستین و ران هاوارد تقدیر ویژه شد.

 

مردی که آرزو داشت در ایران بمیرد

«نیکول آنقدر ایران را دوست داشت که با وجود شدت گرفتن بیماری‌اش، حاضر نشد برای درمان به خارج از کشور برود، چون نگران بود آنجا از دنیا برود و خارج از ایران دفن شود. در نهایت هم به آرزویش رسید

این‌ها جمله‌های فرزاد هاشمی –عکاس- درباره‌ی «نیکول فریدنی» است؛ عکاس ارمنی-ایرانی که عاشق ایران بود و از او با عنوان پدر عکاسی طبیعت ایران یاد می‌شود. ۲۸ دی‌ماه سال‌روز تولد اوست.

به گزارش خبرنگار بخش هنرهای تجسمی ایسنا، نیکول ۱۴ ساله بود که دوربین به دست گرفت و عکاسی کرد. شهر کرمان و کویرهایش در تقدیر دست‌ها و نگاه هنرمندانه‌ی او نقش مهمی داشتند.

در روزهای نوجوانی‌اش دوربینی که پدرش برایش خریده بود برمی‌داشت و با دوستانش سوار دوچرخه فاصله‌ی ماهان-کرمان را طی می‌کرد و از طبیعت زیبای کویر عکس می‌گرفت.

علاقه‌ی او به طبیعت ایران پررنگ‌ترین ویژگی زندگی حرفه‌ای اوست. دوستانش و همکارانش با اشاره به این موضوع او را یکی از پیشروترین عکاسان طبیعت ایران می‌دانند که قاب‌های متفاوتی از طبیعت را برای نسل‌های آینده به جا گذاشته است.

آرزو داشت در ایران بمیرد

فرزاد هاشمی -عکاس طبیعت- در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا درباره‌ی فریدنی گفت: نیکول فریدنی از سال ۷۰ با آژانس «سفیر» همکاری داشت و عکس‌هایش را در اختیار آژانس گذاشته بود. او آن‌قدر به ایران علاقه‌مند بود که هر ماه برای عکاسی به یک منطقه از کشور سفر می‌کرد. او از عکاسان دو میلتی بود و با اینکه خانواده‌اش در کانادا زندگی می‌کردند، همیشه برای عکاسی به ایران می‌آمد. وقتی به او می‌گفتیم باید برای عکاسی به سفرهای خارجی برود ناراحت می‌شد و دوست داشت عکاسی از نقاط مختلف ایران در برنامه‌های او گنجانده شود. ما هم سعی می‌کردیم برنامه‌هایمان را طوری برنامه‌ریزی کنیم که او برای عکاسی در ایران بماند. فریدنی عاشق کویر بود.

او افزود: او آن‌قدر ایران را دوست داشت که با وجود بیماری‌اش و شدت گرفتن آن، حاضر نبود برای درمان به خارج از کشور برود، چون نگران بود آن‌جا از دنیا برود و خارج از ایران دفن شود. در نهایت هم سال‌های پایانی عمرش را در همین کشور گذراند و به آرزویش رسید و همین جا هم به خاک سپرده شد.

هاشمی همچنین اظهار کرد: این بزرگترین درسی است که بچه‌های امروز به فرهنگ و طبیعت ایران علاقه‌مند هستند، می‌توانند از نیکول فریدنی یاد بگیرند. او حتی وقتی برای عکاسی به حرم امام رضا (ع) می‌رفت با وجود اینکه از اقلیت‌های مذهبی بود می‌گفت‌، می‌روم زیارت تا برای کارم انرژی بگیرم.

این عکاس ادامه داد: نگاهی که نیکول فریدنی به طبیعت ایران داشت تا به حال در هیچ یک از آثار عکاسان ایرانی دیده نشده است. او با توانمندی‌های علمی و شناختی که نسبت به ابزار عکاسی داشت، توانست نگاه نویی از طبیعت ایران را در قاب دوربینش به ثبت برساند. عکاسی طبیعت ایران مدیون کارهای اوست و گروه‌های بسیاری چه بخواهیم چه نخواهیم تحت تاثیر نگاه او به طبیعت قرار گرفتند؛ نگاهی که فضای خاصی از تصاویر تکراری ارائه می‌کرد.

با او که بودیم نگران هیچ چیز نبودیم

سیمون آیوازیان -نوازنده گیتار کلاسیک و عکاس- نیز درباره دوست قدیمی‌اش به ایسنا گفت: من با نیکول فریدنی حدود ۳۰ سفر به کویرهای ایران داشتم. یکی از حُسن‌های قابل توجه این عکاس که تقریبا در هیچ کس آن را ندیده‌ام، حافظه عجیب او و شناخت راه‌های کویر بود. او به قدری کوره‌راه‌ها‌، کوه‌ها و دشت‌های ایران و مناطق کویری را می‌شناخت که هر وقت همراه او بودیم، نگران چیز دیگری نمی‌شدیم. اگر به راه‌ها آشنایی نداشته باشی عکاسی از کویر خیلی سخت است و ممکن است گم شوی؛ به خاطر همین بود که وقتی با او سفر می‌کردیم خیالمان راحت بود. فریدنی انسان بی‌نظیری بود.

آیوازیان افزود: یکی دیگر از ویژگی‌های عکاسی نیکول، توجه به آب و هوا و نور بود. او خیلی خوب می‌دانست که چه فضا و زاویه‌ای را برای گرفتن عکس انتخاب کند. خیلی وقت‌ها وقتی به صورت جمعی به طبیعت می‌رفتیم و عکس می‌گرفتیم، حتی کسی که پا جای پای نیکول می‌گذاشت و از همان زاویه عکس می‌گرفت، عکس‌هایش شبیه او نمی‌شد. فریدنی در کار لابراتواری هم آدم بسیار دقیق و خاصی بود.

از نیکول انرژی و دقت اخلاق یاد گرفتیم

اسماعیل عباسی -عکاس و استاد دانشگاه- نیز فریدنی را یکی از بنیان‌گذاران عکاسی طبیعت ایران دانست و گفت: او جزو نسلی بود که ما خیلی از آن‌ها یاد گرفتیم. فریدنی اگرچه تحت عنوان معلم وارد دانشگاه و کلاس درس نشد، اما با عملکرد و کارهایش توانست درس‌های زیادی به ما بیاموزد. او حتی در سن بالا هم خوب کار می‌کرد. در دوره‌ای که بحث‌های جدید عکاسی مطرح نشده بود‌، فریدنی تجربیات شخصی‌اش را به صورت کتاب و عکس در اختیار علاقه‌مندان گذاشت.

او همچنین اظهار کرد: ما از او انرژی‌، دقت و اخلاق در عکاسی را یاد گرفتیم. امیدوارم نسل‌های جدید یک چنین موارد و پدیده‌هایی را الگوی خود قرار بدهند و فکر نکنند که نوع عکاسی آن‌ها به دلیل متفاوت بودن با معیارهای جدید عکاسی، عقب ماندگی حرفه‌ای است. مسیری که آن‌ها طی کردند از نقاط عطف عکاسی ایران است. آن‌ها سنگ به سنگ و آجر به آجر این مسیر را پیمودند.

هر وقت کم می‌آورم به نیکول فکر می‌کنم

ساعد نیک‌ذات –عضو هیئت مدیره انجمن عکاسان ایران- نیز درباره نیکول فریدنی به ایسنا گفت: زنده‌یاد فریدنی قدم به قدم این مملکت را در یک کتاب فشرده کرد و بخشی از جغرافیای محیطی و انسانی کشور را در زمان فرّارِ فانیِ پرسرعت امروز در قاب دوربینش به ثبت رساند و برای نسل‌های آینده باقی گذاشت. او کسی بود که تا آخرین لحظه کار کرد. من زمانی که در زندگی و کار کم می‌آورم، به انسان‌هایی مثل نیکول فکر می‌کنم که چقدر با تلاش و کار در سال‌های پایانی عمر به ما امید می‌دادند و این کارشان لذت‌بخش بود.

او افزود: فریدنی از خلیج فارس گرفته تا جنگل‌های شمال را در سفرهایش دید و از آن‌ها عکس گرفت. کاش می‌شد کارهای این هنرمند به صورت گالری دائمی و یا حتی در یک سایت مجازی به نمایش گذاشته شود. متاسفانه ما هیچ وقت نتوانستیم افتخاراتمان را در یک جا جمع کنیم. فکر می‌کنم وظیفه بستگان ایشان است که با هماهنگی ارگان‌هایی مثل انجمن عکاسان ایران، وب‌سایتی را برای نمایش آثار نیکول راه بیاندازند.

تا زمانی که نفس می‌کشید عاشق عکس گرفتن بود

محمد فرنود -عکاس پیشکسوت- نیکول فریدنی را یکی از برجسته‌ترین عکاسان دوره معاصر دانست و گفت: به نظر من او توانست دوره‌ای از عکاسی ایران را به زیباترین شکل ممکن احیا کند. او تعهد خیلی بزرگی نسبت به ژانری که انتخاب کرده بود، داشت و از طبیعت زیبا و بکر ایران عکس گرفت. نیکول برای عکاسی به جاهایی می‌رفت که شاید تا پیش از او پای انسانی به آن‌جا نرسیده بود.

او افزود: عکس‌های او برای نسل امروز و آینده مفید هستند. آیندگان با دیدن عکس‌های او می‌فهمند که مناظر، اماکن و زندگی اجتماعی مردم ما در یک دوره‌ی خاص چگونه بوده است. او تا زمانی که نفس می‌کشید عاشق عکس گرفتن بود و حتی زمانی که روی ویلچر بود با عشق و علاقه از کارش صحبت می‌کرد. به نظر من در حق او کم‌لطفی شده و باید مکان معتبری برای آرشیو و نگه‌داری گنجینه عظیم و ماندگار عکس‌های این هنرمند در نظر گرفته شود.

به گزارش ایسنا، نیکول فریدنی ۲۸ دی‌ماه سال ۱۳۱۴ در شیراز متولد شد. او عکاسی را به صورت تجربی و خودآموز یاد گرفت. به دلیل آشنایی‌اش به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی منابع مختلفی را مطالعه کرد و با اصول عکاسی طبیعت در دنیا آشنا شد. مهم‌ترین کارهای او مربوط به عکاسی از طبیعت و بناهای تاریخی شهرهای مختلف ایران بود. آرشیو عکس طبیعت نیکول فریدنی را کامل‌ترین آرشیو عکس طبیعت ایران می‌دانند.

نیکول فریدنی روزهای آخر عمرش را روی یک تخت گذراند، با کپسول اکسیژنی که نفس کشیدن را برایش آسان‌تر می‌کرد و در کنار عکس‌هایی که یادگار سال‌های جوانی‌اش بودند؛ عکس‌هایی از طبیعت سرزمینی که ۷۲ سال در آن زندگی کرد، او در سال ۱۳۸۶ از دنیا رفت.

 

لغو بیش از ۲۰کنسرت در یک سال گذشته

نیروی انتظامی نیز به ماجرای لغو کنسرت‌ها واکنش نشان داد. مجوزهای رسمی صادره از سوی وزارت ارشاد، دیگر جوابگو نیستند و برگزارنشدن یک برنامه موسیقی با وجود طی مراحل قانونی به خبر تکراری ماه‌های اخیر تبدیل شده است حتی با وجود تاکید مسوولان وزارت ارشاد بر اینکه ممانعتی برای اجرای یک کنسرت مجوزدار وجود ندارد اما بسیاری از گروه‌های موسیقی از رفتن روی صحنه بازمی‌مانند و شاید همین مشکلات باعث شده است در تازه‌ترین واکنش‌ها، سردار اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی کشور صبح روز گذشته، ٢۴دی در بوشهر به این مساله اشاره کند: «حساسیت و احساس وظیفه عده‌ای از مردم درباره مسایل فرهنگی از جمله کنسرت‌های موسیقی قابل‌تقدیر است اما اگر در شهری مجوز برگزاری کنسرت هرچند برخلاف تشخیص عده‌ای از مردم داده شد، نیروی انتظامی از تصمیم قانونی حمایت می‌کند و کسی حق برهم‌زدن چنین مراسمی را ندارد

به گزارش ایرنا، او افزود: «در مورد کنسرت‌ها به‌طورکلی با یک افراط و تفریط روبه‌رو هستیم. شرایط فرهنگی نقاط مختلف کشور با یکدیگر تفاوت دارد، از این‌رو باید در دادن مجوزها و کنترل رفتارها در کنسرت‌های موسیقی دقت و حساسیت بیشتری شود. »

او در زمینه برخورد پلیس با افرادی که قصد توقف اجرای کنسرت موسیقی در بوشهر را داشتند، گفت: «اقدام پلیس در این قضیه پیشگیری از درگیری و حادثه بود اما برخی اصرار داشتند که کنسرت را قطع کنند که این رفتار غیرقانونی بود و پلیس برخورد با اینگونه اقدامات را وظیفه خود می‌داند. همه باید به قانون تمکین کنند، پلیس مدافع و حامی هر تصمیم قانونی است و در اینگونه مسایل تا جایی که شاهد تنش و درگیری نباشد، مدارا می‌کند. راه اعتراض نیز باز است و معترضان با وجود ابزارهای مختلف از جمله رسانه‌ها مشکلی برای رساندن صدای خود ندارند

این سخنان درست یک‌روز بعد از نشست هفتگی حسین نوش‌آبادی، سخنگوی وزارت ارشاد و معاون حقوقی‌، پارلمانی و امور استان‌های این وزارتخانه گفته شده است. نوش‌آبادی روز سه‌شنبه، ٢۴دی در پاسخ به سوال‌های مکرر خبرنگاران در مورد راه‌حل عملی جلوگیری از لغو کنسرت‌ها و حمایت‌ از هنرمندان عنوان کرد: «برای برگزاری کنسرت در استان‌ها‌ باید دستگاه فرهنگی و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی با یکدیگر هماهنگ باشند‌. ما همیشه متذکر شده‌ایم که اداره‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی در استان‌ها قبل از صدور مجوز برای کنسرت‌ها باید هماهنگی‌های لازم را برای این کار با شورای تامین استان انجام دهند تا در صورت صادرشدن مجوز، هیچ مانعی وجود نداشته باشد. ضمن آنکه انتظار می‌رود وقتی هماهنگی‌ها انجام شد، مسایل دیگری مطرح نشود و آنهایی که دغدغه‌ مسایل فرهنگی را دارند، پیش از صدور مجوز، نگرانی‌هایشان را مطرح کنند

نوش‌آبادی با بیان اینکه برگزارنشدن کنسرت‌ها موضوع ناخوشایندی است، افزود: «به‌نظر می‌رسد این اتفاقات به‌دلیل برخی ناهماهنگی‌ها به‌وجود آمده باشد و ما از این امر ناخرسندیم. به همین دلیل، به مدیران استانی وزارت ارشاد تاکید کرده‌ایم که پیش از صدور هر مجوزی برای کنسرت، هماهنگی‌های لازم را با بخش‌های مختلف انجام دهند

البته واکنش مسوولان ارشاد در قبال این مساله، تازگی ندارد و پیروز ارجمند، مدیر دفتر موسیقی بارها در این مورد صحبت کرده است. با این‌حال لغو کنسرت‌ها همچنان ادامه داشته‌اند و به‌نظر می‌رسد قوانین موجود و سخنان متولیان فرهنگ و هنر کشور نادیده گرفته می‌شود. این جریان وقتی معنادارتر می‌شود که نمودار لغو کنسرت‌ها نشان می‌دهد این موضوع در یکی، دوسال اخیر روند برگزارنشدن کنسرت‌ها شدت یافته و در ماه‌های اخیر این مساله به یکی از خبرهای عادی تبدیل شده است.

تازه‌ترین نمونه آن‌هم ماجرای لغو کنسرت گروه «لیان» بود که بعد از ١۶ سال توانسته بود مجوز برگزاری کنسرت در زادگاه خود بوشهر را دریافت کند. این گروه که اجراهای زیادی در شهرهای دیگر ایران و خارج از کشور داشته است، قرار بود ١٢دی سال‌جاری در دوسانس روی صحنه برود که از عصر همان روز عده‌ای به نشانه اعتراض به این کنسرت در مقابل سینمای شهید آوینی استقرار یافته و مانع ورود مردمی که بلیت داشتند، شده بودند اما با دخالت نیروی انتظامی اولین سانس کنسرت با سه‌ساعت تاخیر در ساعت ٢١ برگزار شد درحالی که سانس‌دوم لغو شد و تبعات آن به شیراز هم رسید و کنسرت آنها که قرار بود روزهای ٢١ و ٢٢ دی‌‌ در این شهر برگزار شود، با مخالفت مصطفی امیری، فرماندار شیراز روبه‌رو شد. او به خبرگزاری نسیم گفته بود: «در هیچ‌شرایطی اجازه برگزاری برنامه‌هایی که امنیت و نظم عمومی شیراز را تهدید کند، نمی‌دهیم

از سوی دیگر جریان لغو کنسرت‌های بوشهر محدود به لیان نشد و کنسرت سیروان خسروی، خواننده پاپ هم که عنوان شده بود ۱۷ و ۱۸دی در سینما بهمن برگزار می‌شود، لغو شد. خسروی با انتشار متنی در صفحه شخصی اینستاگرام خود گفته بود: «کنسرت بوشهر به‌دلیل مسایلی که خودتون بهتر می‌دونید لغو شد. البته به من این قول‌رو دادن که ١٨ و ١٩بهمن این کنسرت برگزار بشه

در اوایل دی‌ماه خبر لغو کنسرت عماد طالب‌زاده، دیگر خواننده پاپ در اراک هم روایتی دوگانه از جریان لغو کنسرت‌ها داشت. ایسنا به‌نقل از رابط‌عمومی طالب‌زاده گفته بود مسوولان نیروی انتظامی و اماکن اراک به تهیه‌کننده برنامه گفته‌اند حتی اجازه ورود به شهر اراک را ندارند که ٢١دی‌ معاونت اجتماعی نیروی انتظامی در نمابری به این خبر توضیح داد: «نامبرده برای برگزاری کنسرت در مجتمع فرهنگی طوفان اراک هیچ‌گونه مجوزی از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نداشته و به‌دستور معاون دادستان عمومی و عمومی و انقلاب شهرستان اراک از برگزاری کنسرت غیرقانونی وی جلوگیری گردیده است

کنسرت شهرام ناظری، خواننده ایرانی هم که قرار بود مهرماه سال‌جاری در نیشابور به روی صحنه برود، لغو شد تا نام او در کنار غلامعلی پورعطایی و حسین علیزاده که کنسرتشان قبلا در نیشابور لغو شده بود، ثبت شود.

در همین ماه دوکنسرت دیگر لغو شد. قرار بود گروه «آرون» در مشهد اجرا داشته باشند اما یک‌روز قبل از اجرا لغو شد. حجت دهباشی، سرپرست این گروه موسیقی به ایسنا گفته بود: «شب قبل از اجرا، در تاریخ ١٧مهر، آقای عباس‌نژاد (مسوول اداره امور هنری ارشاد خراسان) در تماسی تلفنی با سرپرست گروه، لغو مجوز اجرای گروه را به‌صورت شفاهی و بدون بیان هیچ‌‌دلیلی اعلام کرد و خطاب به سرپرست فرمود: «فردا باید در سالن ادیب پارچه‌نوشتی با این عنوان نصب کنید: اجرای پژوهشی گروه موسیقی آرون به دلایل فنی لغو شد

گروه «عرفان» هم که قرار بود مهر ماه در هنرسرای «خورشید» اصفهان روی صحنه برود، به‌دلیل حضور نوازندگان زن نتوانست روی صحنه‌ برود.

چندماه پیش از آن نیز کنسرت محسن یگانه در مرداد سال‌جاری در ارومیه، کنسرت مازیار فلاحی در بهمن٩٢ در اصفهان ونمونه‌های دیگری از مشکل برگزاری موسیقی زنده در کشور هستند و البته لغو کنسرت‌ها محدود به این گروه‌ها نبوده و گروه‌های دیگری هم شامل حال این موضوع شده‌اند و در این میان با وجود اینکه کنسرت‌ها مجوز داشته‌اند، عنوان شده‌اند در بسیاری از موارد دلایل پشت صحنه‌ای نیز وجود دارد که بیان نشده و تنها در دونمونه اعتراض گروه‌های مخالف توانسته است بخشی از ماجرای پنهان سریالی لغو کنسرت‌ها را آشکار کند. ٢٨اردیبهشت سال‌جاری جمعی، در اعتراض به وضعیت بدحجابی و همچنین ممانعت از برپایی کنسرت «مجید خراط‌ها» و «امید جهان»، مقابل دفتر نماینده ولی‌فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد تجمع کرده و خواستار لغو این برنامه شدند که مسوولان ضمن اعتراض به معترضان خواهان گفت‌وگو شدند.

ایستادگی مسوولان فرهنگی و سیاسی استان کهگیلویه‌وبویراحمد بر سر آنچه «پایبندی به قانون» نامیده می‌شد، فضای تازه‌ای را در این استان به وجود آورد. در نمونه تازه‌تر آن‌هم که در اعتراض دلواپسان نسبت به کنسرت گروه لیان در بوشهر انجام شد، استاندار به مجوزدار بودن این برنامه اشاره کرده و در مقابل معترضان مقاومت کرده بود. نکته جالب اما آن است که یکی از معترضانی که در اعتراض‌های یاسوج شرکت کرده بود به «شرق» گفت: «خواسته ما فقط ممانعت از برگزاری کنسرت نبود. ما فقط با برگزاری کنسرت مخالفت نداریم، بحث ما مواردی است که در کنسرت رعایت نمی‌شود. بی‌حجابی زن‌ها و رقص خانم‌ها در کنسرت‌ها زیاد است. آقای حسن روحانی و خانمش با پول بیت‌المال جشن برگزار می‌کند و در آن جشن افرادی را دعوت می‌کند. درست است که عده‌ای از بزرگان الان ساکت شدند، ولی ما در یاسوج نمی‌گذاریم کار به جایی برسد که مسوولان ما هم ساکت شوند

 

اخراج زن نوازنده از روی سن، در میانه کنسرت

شب گذشته کنسرت سالار عقیلی در حالی برگزار شد که حریر شریعت‌زاده نوازنده دف این کنسرت، بعد از اجرای یک قطعه مجبور به ترک سن شد.

محمدرضا کرمانی مدیر برنامه‌های سالار عقیلی ضمن اشاره به حاشیه‌های پیش آمده در اجرای شب قبل کنسرت سالار عقیلی گفت: بعد از اجرایی که در شهر بجنورد داشتیم به پیشنهاد اداره کل ارشاد خراسان قرار شد کنسرتی را در شاندیز برگزار کنیم. شب گذشته این اتفاق رخ داد اما بعد از اجرای قطعه اول یکی از مسئولین از ما خواست تا خانم شریعت‌زاده برای اجرای قطعات بعد دیگر روی سن نباشند.

وی افزود: خانم شریعت‌زاده را همه می‌شناسند و او شخصیت مستقل هنری دارد و از بازماندگان استاد معروفی است. توقع ما این بود که با ایشان برخورد این چنینی نشود.

کرمانی ادامه داد: همه مجوزهای لازمه برای اجرای این کنسرت و تایید همه نفراتی که در این اجرا حضور داشتند، از اداره ارشاد خراسان اخذ شده بود و مسئولان این اداره به ما قول این را داده بودند که برگزاری این کنسرت با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شود. خانم شریعت زاده حتی مشکل پوشش هم نداشتند و خودشان همواره در خصوص این موضوع حساسیت زیادی به خرج می‌دهند.

به گزارش فارس، کرمانی کنسرت برگزار شده را در روز گذشته در مجموع اتفاقی مثبت ارزیابی کرد و گفت: این کنسرت خوشبختانه با استقبال بسیار خوب مردم مواجه شد و همه چیز خوب بود، ارشاد هم انصافا همکاری کرد اما ما تاکنون با مشکل این‌چنینی مواجه نشده بودیم. هر جا که سالار عقیلی و گروه او حضور می‌یابند همواره مورد محبت قرار می‌گیرند.

وی در پایان گفت: ما به خاطر اینکه فضای کنسرت به هم نخورد و مردم از موسیقی اصیل ایرانی لذت ببرند، کنسرت را هر طور شده بعد از این ماجرا هم ادامه دادیم. به هر روی امیدوارم که دیگر شاهد اتفاقات این‌چنینی نباشیم.

 

فرمان فتحعلیان: رسانه ملی فقط اسمش ملی است

فرمان فتحعلیان با اشاره به عملکرد رسانه ملی نسبت به موسیقی گفت: عملکرد صدا و سیما نه تنها به پیشرفت سطح موسیقی منجر نمی‌شود بلکه این روند درجهت تخریب موسیقی اتفاق می‌افتد.

او در گفت و گو با ایلنا افزود: در سال‌های گذشته بار‌ها از صدا و سیما خواهش کردم که کارهای مرا پخش نکنند اما رسانه ملی با این عظمت مثل یک کودک لجباز با من برخورد کرد و بار‌ها آثارم را پخش کرد.

به گفته فتحعلیان تا زمانی که رسانه ملی بجای نشان دادن ساز، تصویر گلدان پخش می‌کند؛ موسیقی در این رسانه جایگاهی نخواهد داشت.

این هنرمند افزود: این رفتار‌ها شأن و نزول خواننده و نوازنده را پایین می‌آورد. تا وقتی که پخش موسیقی در صداوسیما با محدودیت رو به رو باشد؛ به هیچ وجه نمی‌توان از شرایط راضی بود. درواقع این برخورد‌ها نشان می‌دهند که موجودیت موسیقی در ایران زیرسوال است.

او با بیان اینکه رسانه ملی بسیار سلیقه‌ای برخورد می‌کند؛ ادامه داد: متأسفانه رسانه ملی نه تنها سلیقه‌ای برخورد می‌کند بلکه بسیار هم بدسلیقه است. نمی‌توان گفت که این سازمان هرگز از موسیقی پشتیبانی نکرده، زمانی بوده که موسیقی فاخر هم از رسانه ملی پخش می‌شده اما امروز دیگر از حالت «ملی» بودن خارج شده و جهت‌گیری‌های خاصی را پیگیری می‌کند. پخش موسیقی در صدا و سیما تنها خلاصه شده در هجویاتی که نشان‌ دهد به موسیقی هم توجه می‌شود. صدا و سیما با این جهت‌گیری‌ها و اینگونه رفتار‌ها از اعتبار خود کاسته به گونه‌ای که به صراحت می‌توان گفت مردم با رسانه ملی قهر هستند.

به گفته فتحعلیان؛ رسانه ملی تنها اسم ملی بودن را یدک می‌کشد.

این نوازنده گیتار فلامنکو در پایان با بیان اینکه افتخار می‌کنم خواننده صدا و سیما نیستم؛ گفت: تصمیم‌گیرنده‌های رسانه ملی دچار بدسلیقگی هستند. همچنین لج و لجبازی هم در این رویکرد تأثیر دارد. یکی از وظایف رسانه ملی بالا بردن سطح سلیقه مردم است اما رفتار این رسانه نه تنها سلیقه را افزایش نمی‌دهد بلکه باعث افول سلایق هم می‌شود. سازمان صداوسیما همیشه یک سیاست غلط داشته و با توهین به هنرمندان موسیقی و مخاطبان به بهبود شرایط کمکی نکرده است .

 

هفتاد و دومین مراسم گلدن گلوب برگزار شد

هفتاد و دومین مراسم گلدن گلوب، شب گذشته به وقت غرب آمریکا برگزار شد.

به گزارش ورایتی، فیلم «پسربچگی» به کارگردانی ریچارد لینکلتر جایزه بهترین فیلم بلند درام و بهترین کارگردانی را از آن خود کرده و «هتل بزرگ بوداپست» تندیس بهترین فیلم کمدی یا موزیکال سال را دریافت کرده است.

ادی ردماین برای فیلم «نظریه همه چیز» و جولین مور برای فیلم «همچنان آلیس» جایزه بهترین بازیگران زن و مرد در نقش اصلی را به دست آوردهاند.

فیلم روسی «لویاتان» که سال گذشته در جشنواره فیلم کن جایزه بهترین فیلمنامه را به دست آورده بود نیز، به عنوان بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان گلدن گلوب انتخاب شد.

بر اساس تصاویری که در خبرگزاری رویترز منتشر شده، تعدادی از بازیگران، نظیر هلن میرن و جورج کلونی  که در این مراسم حضور داشتند از نشانهایی برای همدردی با کشتار در مجله شارلی- ابدو استفاده کردند. 

 

تهمینه میلانی: برای کتابی که مجوز نشر داشت، به دادسرا احضار شدم

تهمینه میلانی، فیلمنامه‌نویس و کارگردان ایرانی گفته است که برای کتابی که از وزارت ارشاد مجوز انتشار داشته به دادسرا احضار شده است.

خانم میلانی در گفت‌وگو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا گفت: "احضاریه‌ای به دست من رسیده که باید ظرف مدت ۳ روز خودم را به دادسرای فرهنگ و رسانه معرفی کنم."

به گفته او این احضاریه در رابطه با انتشار فیلمنامه "شهرزاد، زن هزار و یک شب" صادر شده که انتشارات کتابسرا آن را منتشر کرده است.

در این احضاریه آمده که این فیلمنامه حاوی "تبلیغ علیه نظام" است.

خانم میلانی گفت: "این کتاب با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده و تمام مراحل قانونی را برای انتشار طی کرده و در تابستان سال ۹۳ منتشر شده است."

داستان فیلمنامه درباره زنی است که چگونه با درایت، خرد و هنر به مقابله با خشونت و خونریزی می‌پردازد.

خانم میلانی می‌گوید که از صدور این احضاریه "شوکه" شده است، زیرا به دلیل محتوای بشردوستانه این فیلمنامه، "انتظار تشویق" داشته است.

او حدس می‌زند که بخشی عمده‌ای از حساسیت روی فعالیت‌های هنری و فرهنگی اش به دلیل مطالبی است که "به دروغ" به او منتسب می‌کنند.

خانم میلانی در خبر دیگری نوشتن نامه خطاب به گلشیفته فراهانی را تکذیب کرد.

خانم میلانی به ایلنا گفت: "در هفته‌های اخیر مطالبی از قول من باعنوان 'نامه‌ای به دخترم گلشیفته فراهانی' در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که کاملا تکذیب می‌شود و صحت ندارد."

او گفت که "این مطلب و مطالب مشابه آن به منظور ترور شخصیت فرهنگی و هنری" او منتشر می‌شود.

آتش بس ۲ تازه ترین ساخته تهمینه میلانی بود که در تابستان امسال در ایران به روی پرده رفت و با وجود این که برای تبلیغ تلویزیونی آن محدودیت‌هایی وجود داشت، از فیلم‌های پرفروش سال شد.

 

کشف 'اسکلت ۷ هزار ساله' در جنوب تهران

در جریان کاوش‌های باستان شناسی در جنوب بازار تهران، اسکلت انسانی متعلق به هزاره پنجم پیش از میلاد کشف شد. محمد اسماعیل اسماعیلی جلودار، سرپرست گروه باستانی شناسی گفت: "این کشف منحصر به فرد سابقه سکونت در محدوده شهری تهران را تا هفت هزارسال به عقب می‌برد."

به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، سرپرست گروه باستان شناسی گفته است که آثار به دست آمده، پس از انجام آزمایش‌ها و اقدامات حفاطتی به موزه ملی ایران فرستاده و به نمایش عمومی گذاشته می‌شود.

سیدمحمد بهشتی، رئیس پژوهشکده میراث فرهنگی و گردشگری در گفت‌وگو با روزنامه شهروند گفت: "آنچه در کاوش‌های باستان‌شناسی در این منطقه از تهران به‌دست آمده، بسیار جالب توجه و مهم است. تا پیش از این قدیمی‌ترین اثری که در تهران به‌دست آمده بود متعلق به‌ هزاره اول پیش از میلاد یعنی سه‌هزار ‌سال پیش بود و این اسکلت، تاریخ تهران را بیش از دو برابر افزایش داده است."

به گفته کارشناسان میراث فرهنگی این کاوش‌ها از زمانی آغاز شد که دختری که اتفاقی در محدوده کارگاه فاضلاب مولوی عبور می‌کرده، متوجه تعدادی سفال در میان خاک‌های فاضلاب می‌شود، او این سفال‌ها را به سازمان میراث فرهنگی می‌برد و پس از آن گروهی از باستان‌شناسان به این محدوده اعزام می‌شوند و در کاوش‌ها به این اسکلت چند‌هزار ساله و مجموعه دیگری از آثار با ارزش تاریخی می‌رسند.

در این کاوش که در خیابان مولوی حدفاصل میدان‌های محمدیه تا قیام انجام شده علاوه بر بقایای این اسکلت که با زانوان خمیده و دستانی که از آرنج به سمت بالا جمع شده، آثار دیگری شامل قطعات فراوان سفال‌های ساده و لعابدار از دوره‌های صفوی و قاجار، مصالح آجری و سنگی و تزیینات کاشی‌کاری، اشیای استخوانی و تکه ظرف‌های شیشه‌ای به دست آمده است.

 

کنسرت موسیقی گروه لیان در شیراز لغو شد

معاون سیاسی امنیتی فرمانداری شیراز گفت: با توجه به اعلام برخی نارضایتی ها از برگزاری کنسرت گروه لیان، اجرای این کنسرت در شیراز لغو شد.

به گزارش ایرنا «زین العابدین نیک مرام» شامگاه جمعه در جمع خبرنگاران افزود: بر اساس یک روال عادی همانند دیگر کنسرت ها، قرار بود کنسرت گروه لیان نیز اجرا شود ولی به دلیل اینکه اجرای این گروه در بوشهر مسائل و نگرانی هایی را بوجود آورد، مسوولان امر صلاح را بر این دیدند که کنسرت مذکور در شیراز برگزار نشود.

وی گفت: امید است بتوان با همدلی و هماهنگی بیشتر جایگاه فرهنگی، ادبی و ولایی شیراز سومین حرم اهل بیت(ع) بیش از پیش حفظ کرد.

کنسرت موسیقی لیان بوشهر قرار بود ۲۰ و ۲۱ دی ۱۳۹۳ در شیراز برگزار شود و گفته شد این کنسرت به مناسبت هفته وحدت در تالار حافظ شیراز برگزار می شود.

بلیت های این کنسرت هم پیش فروش شده بود.

    

 

روایت هنرمندان معاصر از غلامرضا تختی

همزمان با چهل و هفتمین سالگرد درگذشت غلامرضا تختی، نمایشگاهی درباره او برگزار شده است.

این نمایشگاه که در آن آثار ۱۱۴ نقاش، مجسمه ساز، تصویرگر و کاریکاتوریست معاصر ایرانی به نمایش درآمده، به یکی از مهم ترین و پربیننده ترین نمایشگاه های این روزهای تهران بدل شده است.

از زمان درگذشت جهان پهلوان تختی در ۱۷ دی ماه سال ۱۳۴۶ تا امروز، بسیاری از هنرمندان در آثار خود از شعر گرفته تا هنرهای تجسمی به او پرداخته و یادش را گرامی داشته اند.

جواد مجابی، نویسنده و منتقد، در گفت و گویی با بی بی سی درباره این نمایشگاه گفت: "تختی یکی از محبوب ترین چهره های تاریخی معاصر است و تاکنون راجع به او کارهای مختلفی انجام شده؛ از جمله کتاب نوشته شده، فیلم ساخته شده و همین طور نمایشگاه هایی در باره او برگزار شده است. نمایشگاه بهزاد شیشه گران یکی از مهم ترین این نمایشگاه ها بود؛ اما آنچه به این نمایشگاه تازگی می داد این بود که ۱۴۴ هنرمند شناخته شده و گمنام برای تجلیل از یک چهره ملی دور هم جمع شدند تا هر کس به سهم خود به پهلوان ادای سپاس کند."

این نمایشگاه به همت آرش تنهایی با حضور سه نسل از نقاشان معاصر ایرانی در ایران و خارج از ایران برپا شده است.

آرمان استپانیان، ابراهیم حقیقی، بهزاد شیشه گران، علی اکبر صادقی، سمیرا علیخان زاده، بهنام کامرانی، نصرت الله مسلمیان، منوچهر معتبر، نیکزاد نجومی، شهرام کریمی و خسرو حسن زاده از جمله هنرمندانی اند که این بار غلامرضا تختی را موضوع کار خود قرار داده اند.

آرش تنهایی هنرمند و نمایشگاه گردان، در باره انگیزه برپایی این نمایشگاه می گوید: "به خاطره های جمعی فکر کردم و بعد دیدم که جهان پهلوان تختی بهترین گزینه است چون هم یک قهرمان ورزشی است و هم چهره ای ملی و میهنی دارد. او از طبقه خود عبور کرد و قهرمان یک ملت شد. مدت ها در باره این موضوع تحقیق کردم و بعد از هنرمندانی که با این موضوع همسو و همدل بودند دعوت کردم که جهان پهلوان را از نگاه خود روایت کنند."

آرش تنهایی همچنین در باره نحوه برپایی این نمایشگاه، در مطلبی که در نمایشگاه نیز به نمایش درآمده، نوشته است: "نباید به یک دایره بسته، ترکیب دایمی و همیشگی اغلب نمایشگاه ها اکتفا می کردم. هنر فاخر یا پذیرفته شده نمی توانست به تنهایی بیانگر او باشد، پس انتخاب های گسترده ای داشتم از هنرمندانی با گرایش ها و سلیقه های گوناگون پیر و جوان از هنرمندان دانشگاهی و خود آموخته، فاخر و مردمی ..."

همزمان با این نمایشگاه، کتابی در ۲۴۰ صفحه نیز منتشر شده که شامل مجموعه آثار این نمایشگاه، مقالات، یادداشت ها و مجموعه ای از عکس های دیده نشده غلامرضا تختی است.

'خانه پدری' و درخواست سینماگران از دولت:‌ عقب‌نشینی نکنید

"خانه پدری" پس از ثبت نام خود به عنوان رکورددار کوتاه‌ترین اکران سینمایی از روی پرده برداشته شد اما گفتگوها بر سر سرنوشت این فیلم و نگرانی از دخالت‌های فراقانونی در اکران فیلم‌ها همچنان ادامه دارد.

چند روز پیش کانون کارگردانان خانه سینما در نامه‌ای به حسن روحانی، وعده‌های انتخاباتی او را یادآوری و از بی‌اعتباری مجوزهای وزارت ارشاد و عدم‌امنیت سرمایه‌گذاری در سینما ابراز نگرانی کرد.

کارگردانان سینما در این نامه هم به آنان تاختند که می‌خواهند "سلیقه‌های سیاسی" خود را به جای قانون بنشانند و هم به مدیرانی معترض شدند که "در برابر این هجمه‌ها به دفعات سر و شانه خم کرده‌اند" و "تزلزل، دوگانگیِ حرف و عمل و تسلیم‌های مکرر" آنها را دلیل "بی‌هویتی و بی‌اعتباری" وزارت ارشاد و زیر مجموعه‌های آن دانستند.

بیشتر بخوانید: درباره خانه پدری و حاشیه های آن

کانون کارگردانان تنها نهادی نیست که نگران ناامنی سرمایه‌گذاری در سینما و عدم اعتبار مجوزهای وزارت ارشاد است؛ چند روز پیش از این نامه، شورای عالی تهیه‌کنندگان سینما نیز در نامه‌ای سرگشاده نمایندگان اصولگرای مجلس را به خاطر نقش‌شان در عدم اکران فیلم‌ها مورد انتقاد قرار داد و اعضای کمیسیون فرهنگی را برای روشن شدن موضوع به مناظره‌ای علنی دعوت کرد.

در همین نامه به شهرداری تهران و حوزه هنری که از اکران این فیلم در سالن‌های خود جلوگیری کرده بودند نیز هشدار داده شد که در صورت "استمرار بر سیاست‌های فعلی"، شورای عالی تهیه‌کنندگان در "همکاری با این دو مرکز و فعالیت‌های زیرمجموعه آنان تجدیدنظر خواهد کرد."

این دو سازمان که هر یک تعداد قابل توجهی از سالن‌های سینمای کشور را در تملک دارند،‌ ظرف سال‌های گذشته بارها راسا از اکران فیلم‌های به زعم خود "ضدارزشی" ـ علیرغم کسب مجوزهای لازم از وزارت ارشاد ـ جلوگیری کردند.

با وجود اظهارنظرها و نامه‌نگاری‌های مکرر برخی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس علیه "خانه پدری" طی ماه های اخیر، پس از توقف اکران این فیلم، نصرالله پژمانفر در گفت‌گو با خبرگزاری خانه ملت با انکار نقش مجلس از دولت خواست مسئولیت تصمیمات خود را بپذیرد.

این عضو کمیسیون فرهنگی ادعای توقف اکران "خانه پدری" به خاطر مخالفت مجلس را "شیطنت" خواند و توصیه کرد "بخش‌های دولتی، تبعات کارهای قانونی خود را بر عهده گیرند و مجلس را مقصر جلوه ندهند‌".

این درحالی است که آقای پژمانفر و سایر همکارانش ـ از جمله احمد سالک رئیس این کمیسیون ـ پیشتر بارها به "ضد ارزش" بودن و ناسازگاری این فیلم با "باورهای دینی" اشاره کرده و خواستار به نمایش در نیامدن آن شده بودند؛ مخالفت‌هایی که در کنار هجمه رسانه‌های اصولگرا و برخی از روحانیان، در نهایت وزارت ارشاد را به تسلیم واداشت تا اکران محدود فیلم در گروه "هنر و تجربه" نیز متوقف شود.

در این میانه خود گروه "هنر و تجربه" نیز از حمله‌ها در امان نماند. رسانه‌های محافظه‌کار تشکیل این گروه و ابتکار آن در زمینه اکران محدود اما بلندمدت فیلم‌ها را بیش از هرچیز تمهیدی دیدند که سازمان سینمایی برای اکران محدود آثار "مسئله‌دار" در پیش گرفته است و به نظر می‌رسد از همین ابتدا قصد دارند این تمهید را بی‌اثر کنند؛ تصمیمی که به نظر می‌رسد مختصر امید سینماگران برای روی پرده رفتن این فیلم‌ها را از میان برده است.

آنچه در توقف اکران "خانه پدری" بیش از هرچیز برای سینماگران مایه نگرانی شده، این است که دیگر تنها با ممیزی وزارت ارشاد طرف نیستند و با فرض عبور از هفت‌خوان مجوزها در سازمان سینمایی بازهم اگر فیلمشان به مذاق محافظه‌کاران خوش نیاید آنها راسا این اختیار را خواهند داشت که فیلم را توقیف کنند؛ موضوعی که سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در سینما را بسیار ناامن و پرریسک خواهد کرد.

از سوی دیگر از نگاه بسیاری اهالی سینما "خشونت زیاد" که به عنوان دلیل توقف اکران این فیلم ذکر شده بهانه ای بیش نیست. از جمله ابوالحسن داوودی، رئیس شورای صنفی نمایش مشکلات روی داده برای این فیلم را ناشی از "درگیری‌های سیاسی" پشت پرده و مخالفت با دولت می‌داند و می‌افزاید این فیلم ـ که با محدودیت سنی نیز اکران شدـ "یک دهم" خشونتی که در صداوسیما به تصویر کشیده می‌شود را نیز ندارد.

فرهاد توحیدی نیز در گفتگو با خبرگزاری ایرنا مخالفت‌ها با این فیلم را بخشی از "پروژه‌ای" دانست که در همه حوزه‌ها بر علیه دولت در جریان است. به گقته آقای توحیدی علیرغم اینکه دولت در حوزه سیاست خارجی یا اقتصاد تا کنون عقب‌نشینی نکرده است،‌ از آنجا که "دیوار حوزه فرهنگ همیشه کوتاه‌تر بوده" در این حوزه دولت از در تسلیم درآمده است.

رئیس هیئت مدیره خانه سینما در ادامه افزود این نهاد صنفی "با همه احترامی که برای دولت تدبیر و امید و دولتمردان قائل است، ‌در جایی که پای منافع صنفی و امنیت شغلی اعضای آن به میان می‌آید ناچار به واکنش است" و از دولت خواست "تسلیم فشارهای خارج از قاعده‌ی نهادهایی که مسئولیتی در زمینه سینما ندارند"‌ نشود.

اگرچه وزیر ارشاد پس از بالا گرفتن حمله‌ها به "خانه پدری" ترجیح داد دست از سخنان دوپهلو بردارد و ضمن اشاره به "خشونت شدید" این فیلم، خود را رسما از صف موافقان آن بیرون بکشد، حجت‌الله ایوبی رییس سازمان سینمایی طی اقدامی نادر در صفحه فیس‌بوک خود "از همه کسانی که از فراهم نشدن زمنیه‌های اکران فیلم خانه پدری آزرده خاطرند" عذرخواهی و روزهایی بهتر برای سینمای ایران آرزو کرد؛ اقدامی که با استقبال کیانوش عیاری، کارگردان فیلم "خانه پدری" مواجه شد.

آقای عیاری در گفتگویی با ایسنا "این عمل متمدنانه‌ آقای ایوبی" را در میان تمام زیان‌های مالی و غیرمالی، تنها "دستاورد" غائله‌ ایجاد شده پیرامون فیلم خواند.

باوجود اینکه دبیر اجرایی گره هنر و تجربه از "تعویق" نمایش خانه پدری "تا مهیا شدن شرایط مناسب و در خور شان این فیلم ارزشمند" سخن گفته، اما عقب‌نشینی‌های پی‌در‌پی وزارت ارشاد در برابر هجمه همه‌جانبه محافظه کاران نه تنها اکران این فیلم بلکه روی پرده رفتن ۷ فیلم دیگری را که محل اختلاف مجلس و سازمان سینمایی‌است نیز در هاله‌ای از ابهام فرو برده است.

 

فرانچسکو رزی، کارگردان نامدار ایتالیایی،‌ درگذشت

فرانچسکو رُزی، کارگردان صاحب‌نام و جریان‌ساز ایتالیایی و یکی از مهم‌ترین چهره‌های سینمای سیاسی در ۹۲ سالگی درگذشت.

او در ۱۹۷۲ با ساخت فیلم "ماجرای ماتئی" نخل طلای فستیوال کن را برد و در طی سالها فعالیت هنری اش جوایز سینمایی دیگری از جمله شیر طلایی ونیز را دریافت کرد.

منتقدان فیلم، سینمای را رزی محدود به یک گونه خاص نمی‌ دانند و با وجود این که او فیلم موزیکالِ اپرایی، کمدی و ملودرام هم ساخت، اما رزی بیشتر برای مجموعه‌ای از آثار دربارۀ فساد سیاسی، مافیا و بحران‌های معاصر ایتالیای دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به شهرت رسیده بود.

فرانچسکو رزی در یکی از گفت و گوهایش گفته بود که وقتی فیلم "سالواتوره جولیانو" را می‌ساخت، مردم در سیسیل حتی جرأت نداشتند کلمه مافیا را بر زبان بیاورند. با جسارت این فیلم‌ساز، دنیای مافیا نه تنها روی پرده آمد و بحث‌ها و جدل‌های بی‌شمار را برانگیخت، بلکه راه را برای استودیوهای هالیوودی باز کرد تا نسخه‌های خود از دنیای مافیای جنوب ایتالیا را بسازند.

فرانچسکو رزی در ۱۵ نوامبر ۱۹۲۲ در ناپل ایتالیا به دنیا آمد، درس حقوق خواند، اما سرانجام به سینما رو آورد.

او در "زمین می‌لرزد" (۱۹۴۸) دستیار لوکینو ویسکونتی بود، فیلمی که سبک اپراتیک و نیمه مستندوارش تأثیری ساختاری بر فیلم‌های کارنامۀ رزی گذاشت.

رزی دستیاری شماری از دیگر کارگردانان نامدار را نیز بر عهده داشت؛ از جمله رافائلو ماتاراتزو (شکنجه، ۱۹۵۰)، میکل‌آنجلو آنتونیونی (شکست خوردگان، ۱۹۵۳) و ماریو مونیچلی (ممنوع، ۱۹۵۴).

او اولین فیلمش به نام چالش (La sfida) را در ۱۹۵۸ کارگردانی کرد که به نوعی به مافیا می‌پرداخت. بعد از کارگردانی چند فیلم، مضمون ایتالیای سرمایه‌داری و فساد سیاسی جان تازه‌ای به سینمای او در دهه ۱۹۶۰ داد که به طور مشخص در "سالواتوره جولیانو" (۱۹۶۲) متبلور شده است.

سالواتووره جولیانو

"سالواتوره جولیانو" داستان یک یاغی سیسیلی بود که با صحنه‌ای که جسد گلوله خورده او را نشان می‌داد شروع می‌شد. سپس فیلم در مجموعه‌ای از فلاش‌بک‌ها به گذشته جولیانو و مافیای سیسیل می‌پرداخت، بدون این که خود جولیانو را نشان بدهد. این تکنیک که در آن شخصیت اصلی فیلم هرگز دیده نمی شود – جز جسدش در صحنه اول – رزی را به طور مشخص در مرکز سینمایی قرار داد که عناصر سینمای مدرن اروپا را با پرسش‌های سیاسی متعدد (جدایی‌طلبی، مافیا، فساد دولتی، رسانه‌ها) پیوند می‌داد.

"دست‌ها روی شهر" (۱۹۶۳) با شرکت هنرپیشه آمریکایی راد ستایگر، نیز کنکاشی در فساد سیاسی دخیل در ساخت و ساز شهری در جنوب ایتالیا بود که برنده جایزه اصلی جشنواره فیلم ونیز شد.

"ماجرای ماتئی" که نخل طلای فستیوال کن را برد، فیلمی بود که به فعالیت‌های سیاسی انریکو ماتئی، سیاستمدار ایتالیایی و تلاش او برای خریدن نفت کشورهایی مثل ایران و کشورهای عرب به قیمت‌هایی منصفانه‌تر از دولت‌های غربی می‌پرداخت. این فیلم با بازی جیان ماریا ولونته، در دهۀ ۱۹۷۰ به یکی از کلیدی‌ترین ستارگان سینمای رزی تبدیل شد.

یکی دیگر از همکاری های رزی و ولونته، "لاکی لوچانو" (۱۹۷۴) به رابطه ارتش آمریکا و مافیای جنوب ایتالیا در دوره جنگ جهانی دوم می‌پرداخت، این که چطور آمریکا گنگستر زندانی لوچانو را آزاد می‌کند تا با استفاده از او و روابط گسترده و نفوذش در سیسیل، راه پیشروی ارتش آمریکا را هموار کند.

مسیح در ابولی توقف کرد

اما شماری از منتقدان سینمایی موفق‌ترین همکاری آن دو را در فیلم "مسیح در ابولی توقف کرد" (۱۹۷۹) می دانند که در آن ولونته یک زندانی سیاسی چپ است که در ایتالیای فاشیست به روستایی دورافتاده تبعید می‌شود و در حالی جریان زندگی روزمره مردم در این منطقه محروم را نظاره می‌کند که از ارتباط برقرار کردن با بقیه زندانیان سیاسی تبعیدی در این ده‌کوره منع شده است.

"سه برادر" (۱۹۸۱)، تأملی بود بر رابطه سه برادر که برای مراسم تدفین مادرشان به روستای زادگاهشان برگشته‌اند. پس از آن رزی به سراغ فیلم‌هایی با منابع ادبی یا موسیقایی رفت. او "کارمن" (۱۹۸۴) را بر اساس اپرای ژرژ بیزه کارگردانی کرد و سپس به سراغ داستانی از گابریل گارسیا مارکز در "وقایع نگاری یک مرگ از پیش اعلام شده" (۱۹۸۷) رفت که آنتونی دلون (پسر آلن دلون) و جیان ماریا ولونته را در نقش‌های اصلی داشت.

در آخرین سال‌ دهه هشتاد، رزی دوباره به سراغ مضمون مورد علاقه‌اش، فساد سیاسی و مافیا در جنوب ایتالیا بازگشت و "فراموش کردن پالرمو" را ساخت. در طی ساخت این فیلم مستند "خاطرات نئوپولیتن" را هم فیلم‌برداری کرد که در سال ۱۹۹۲ به نمایش درآمد.

رزی آخرین فیلمش را در ۱۹۹۷ به نام "ترک مخاصمه" و با شرکت جان تورتورو ساخت که چندان موفق نبود.

در سال ۲۰۱۴ مرمت و نمایش دوباره "سالواتوره جولیانو" در سینماها نام او را به عنوان یکی از اساتید سینمای مدرن دوباره بر سر زبان‌ها انداخت.

فرانچسکو رزی روز شنبه ۱۰ نوامبر، در رم درگذشت.

سفر به ایران

رزی که برای نمایش یکی از فیلم‌هایش، "اجساد عالی‌مقام"، در دهه ۱۳۵۰ شمسی به تهران سفر کرده بود، در ایران با فیلم‌هایی مثل "سالواتوره جولیانو" و "مسیح در ابولی توقف کرد" شناخته می‌شود، فیلم‌هایی که بارها از تلویزیون ایران به نمایش درآمده‌اند.

میراث سینمایی او در کتابی نوشتۀ میشل سیمان، "کارنامۀ فرانچسکو رزی" (۱۹۷۶)، موضوع تحلیلی دقیق قرار گرفته، کتابی که توسط قاسم روبین به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

گزیدۀ جوایز فرانچسکو رزی

۱۹۶۲ خرس نقره‌ای فستیوال برلین برای بهترین کارگردانی (سالواتوره جولیانو)

۱۹۶۳ شیر طلایی فستیوال ونیز (دست‌ها روی شهر)

۱۹۷۵ نخل طلای فستیوال کن برای بهترین فیلم (ماجرای ماتئی)

۱۹۷۹ جایزه طلایی جشنواره فیلم مسکو برای بهترین فیلم (مسیح در ابولی توقف کرد)

۲۰۰۸ خرس طلای افتخاری فستیوال برلین

۲۰۱۲ شیر طلای افتخاری فستیوال ونیز