۱۳۸۸ خرداد ۳, یکشنبه

مرگ بر تو ای خائن به میهن

در حال خوب نیستم ، نمیدونم چرا ولی این مخم درگیره ! نمیدونم چرا ؟! به آهنگ پادشه خوبان هایده فکر میکنم ! خوشحالم ! میخوام گریه کنم ! فیس بوک هم فیلتر شد ! تازه چند تا دوست پیدا کرده بودم نه اینکه دوست باشیم فقط هم دیگر رو آکپت کرده بودیم !!! با شهرزاد سپانلو آشنا شدم با ابراهیم نبوی نزدیکتر برخورد میکردم ! یه دختر از کلمبیا اولین کسی بود که دوستیمونو قبول کرد ! بدون هیچ ادعایی هر دختر ایرانی رو ریکوئست میکردم دیگه جواب نمیداد !!! مدرسه موشها رو پیدا کرده بودم ! کوک و امروزیها از بی بی سی باهام بودن ! زن امروز با مهشید ندیری برخورد داشتم و چند گروه دیگر که عضو بودم ! و حماسه Sh دختری از ایران هنگامه ، اندی و خیلی های دیگه بودن !!!

 

تنها محبت نظام با من نبود ! این از زندگی حقیقیم که آینده ای رو پیش رو نمیبینم ! اینم از زندگی دیجیتال که یهو یه رگت قطع میشه میگن همین طوری بدون کلیه زندگی کن !!!

اصلا لعنت به فیس بوک ! همیشه سنگین بالا میومد ! لعنت به این زندگی که همش نگرانی سر ماه پول اینترنت توی قبض تلفن از پول خون بابات هم بیشتر بشه !

لعنت به این ممکلت ! بیزارم از این مملکت ، میخوام زودتر فرار کنم برم ، از 17 ، 18 سالگی به این کار فکر میکنم ! کسی نیست کمکم کنه !

فریاد رسی نیست ! خیلی وق

هیچ نظری موجود نیست: