۱۳۹۳ آبان ۹, جمعه

موزه پیکاسو پس از بازسازی پنج ساله بازگشایی می‌شود

موزه پیکاسو یکی از پرطرفدارترین موزه های شهر پاریس، پس از یک بازسازی پنج ساله که بسیار پرهزینه و جنجالی بود افتتاح می شود.

بازگشایی این موزه که صاحب بزرگترین گنجینه از آثار نقاشی و مجسمه های این هنرمند اسپانیایی است در تقویم رویدادهای هنری فرانسه بسیار مهم تلقی می شود.

در این بازسازی، فضای درونی ساختمان موزه که سابقا یک هتل مجلل در محله ماره شهر پاریس بود، تغییر داده شد تا سالن های بزرگتر و پرنورتری داشته باشد.

دو طبقه کامل به ساختمان افزوده شده ، یک سالن ورودی بزرگ در محل اصطبل سابق ساخته شده و برای بازآفرینی آتلیه کار پیکاسو زیرزمین ساختمان چندین متر حفاری و عمیق تر شده است.

پس از انجام این تغییرات اکنون ساختمان موزه پیکاسو ۴۰ سالن و حدود سه هزار مترمربع فضای نمایشگاهی دارد. در نمایشگاهی که به مناسبت افتتاح مجدید این موزه برپا شده حدود ۴۰۰ اثر به نمایش گذاشته شده است که بخش ناچیزی از پنج هزار اثر هنری هستند که این موزه در اختیار دارد.

لارن لبون مدیر این موزه می گوید: "مثل یک موزه کاملا جدید و پر نور است. وقتی که در تالارهای این ساختمان پنج طبقه قدم می زنید، هر اتاق و تالار شما را به حیرت وا می دارد. پیکاسو امروزه درست مثل هر زمان دیگر در این آثار زنده است. همه آثار او از نقاشی، طراحی و کولاژ گرفته تا مجسمه و کارهای سرامیک او بی نهایت تاثیر گذار هستند."

چیدمان و ترتیب آثار پیکاسو در این موزه تقریبا براساس تسلسل تاریخی صورت گرفته، از آثار دوران اولیه کار پیکاسو موسوم به آبی شروع شده ، به آثار دوران کوبیسم می رسد، سپس تجربه های او با سبک سورئالیسم را نشان می دهد و بالاخره آثار سالهای آخر زندگی این هنرمند را نشان می دهند که به نوعی بازبینی او در تجارب و آثار قبلی بود.

در بالاترین طبقه موزه آثار هنرمندان دیگر مثل ماتیس، براک و فان‌دونگن نگهداری می شوند. این آثار را خود پیکاسو از این هنرمندان که دوستان او بودند جمع آوری کرده بود. در این طبقه همچنین هنرهای دستی آفریقایی و شبه جزیره ایبریا که روی ایده ها و سبک کار پیکاسو تاثیر فراوانی داشتند نگهداری می شوند.

این موزه در سال ۱۹۸۵ و پس از مرگ پیکاسو که بخش اعظم عمر خود را در فرانسه گذرانده بود، تاسیس شد و آنچه را که هنوز در تملک این هنرمند بود یا به عبارتی دیگر آثاری که تا آن زمان فروخته نشده بودند را در خود جای داد.

خانواده و وارثان پیکاسو قبول کردند که به جای پرداختن مالیات به دولت فرانسه این آثار را در اختیار دولت قرار دهند. به همین خاطر این کلکسیون به دو لحاظ بسیار مهم است. اول اینکه تقریبا دربرگیرنده آثاری از تمام دوره های زندگی هنرمند است و ثانیا آثاری را شامل می شود که برای پیکاسو بسیار مهم بوده و آنها را نفروخته است.

آنا بالداساری که تا چندی پیش مدیر این موزه بود می گوید: "آنچه در این موزه نگهداری می شود آثاری از تمام دوران فعالیت هنری اوهستند که برای خود پیکاسو بسیار عزیز بودند. او به هیچ وجه نمی خواست این دسته از آثار را از خودش دور کند چون برای او نماد و یادگار زندگی او به عنوان یک هنرمند بودند. آنچه در این موزه هست در حقیقت انتخاب های خود او و کلیدهای شناخت روندی است که او در طول عمرش طی کرده است. دلیل اینکه این آثار فروخته نشدند این بود که پیکاسو نمی توانست خود را به فروش آنها راضی کند."

این ساختمان که قبلا یک هتل بود و قبل از آن نیز اقامتگاه مجلل یک مقام مالیاتی بوده، به خاطر موقعیت جغرافیایی آن در یکی از محلات مجلل شهر و به این دلیل که به شهرداری پاریس تعلق داشت برای این کار انتخاب شد.

ولی همیشه بین معماری مجلل و قدیمی این ساختمان، که به عنوان نمونه پلکان آن شاهکاری از سازه های قرن هجدهم است، و مدرنیسم پر هرج و مدج آثار پیکاسو یک تناقض وجود داشت.

در عین حال نقشه قدیمی این ساختمان پر از اتاقهای کوچک و تاریک بود، پیش بینی های ایمنی مربوط به یک بنای عمومی و بزرگ در آن رعایت نشده بود و بالاخره با توجه به اینکه پیش بینی ها نشان می داد که تعداد بازدیدکنندگان موزه از مرز یک میلیون نفر در سال فراتر خواهد رفت، این نگرانی وجود داشت که این ساختمان نتواند به یک چنین حدی از بازدید و نیازهای آن پاسخ دهد. بنابراین تصمیم گرفته شد که این ساختمان را بازسازی کنند.

اما اجرای طرح بازسازی بدون مشکل و ایراد نبود. هزینه آن از بودجه پیش بینی شده بسیار بیشتر شد و تاریخ تکمیل طرح دوبار به تعویق افتاد.

بالاخره دولت فرانسه که از یک آبروریزی بین المللی نگران شده بود دخالت کرد و خانم بالداساری را از ریاست این موزه برکنار کرد. آنا بالداساری در سطح بین المللی به عنوان یک پیکاسو شناس برجسته شناخته می شود ولی او در عمل نشان داد که مدیر قابلی نیست. کارمندان موزه و همکارانش از کارکردن با او امتناع کرده و طوماری برای برکناری او از مقام مدیریت موزه تهیه شد.

لارن لبون، جایگزین او و رئیس فعلی موزه پیکاسو ممکن است شهرت او را نداشته باشد ولی مدیر قابلی تلقی می شود. آقای لبون اصرار کرد که خانم بالداساری به همکاری خود با موزه ادامه داده و نمایشگاه ویژه بازگشایی را ترتیب دهد.

لارن لبون می گوید: "وقتی که من کارم را شروع کردم فقط یک اولویت وجود داشت و آن بازگشایی موزه در روز ۲۵ اکتبر ۲۰۱۴ بود."

در روزهای قبل از بازگشایی رسمی موزه آقای لبون مهمانهای ویژه داشت که در دیدارهای خصوصی فضای جدید موزه را به آنها نشان داد. یکی از آنها فرانک گری معمار سرشناس آمریکایی بود که تازه ترین اثر او یعنی مرکز هنری بنیاد لوئی ویتون در گوشه دیگری از شهر پاریس اخیرا افتتاح شد.

فرانک گری به هنگام بازدید از موزه گفت: "من برای نظر دادن و یا انتقاد کردن از معماری این موزه نیامده ام، آمده ام تا آثار پیکاسو را ببینم که بدون شک بسیار خارق العاده هستند. نکته بسیار جالب برای من مدور بودن آثار اوست. پیکاسو تحت تاثیر هنر آفریقا بود و امروزه من هنرمندان نسل جوان آفریقا را می شناسم که از پیکاسو تاثیر گرفته اند. آثار او بسیار انسانی و بسیار آموزنده اند."

مطبوعات فرانسه در مورد طرح بازسازی این موزه نظرات متفاوتی دارند. برخی از آنها نتیجه بازسازی را بیسار ناچیز می دانند و نوشته اند: " پنج سال انتظار برای چه؟" برخی دیگر ایراد گرفته اند که در کنار آثار به نمایش گذاشته شده هیچ تابلو و یا توضیحات راهنمایی وجود ندارد. این کار تصمیم آگاهانه خانم بالداساری ترتیب دهنده نمایشگاه است.

او با ارائه توضیحات راهنما به بازدید کنندگان چه به صورت کتبی و یا صوتی مثل ضبط صوت و گوشی های سیار، مخالف است و می گوید: " بسیاری از بازدید کنندگان در هراس از هنر به این وسایل پناه می برند. هنر و آثار یک هنرمند را باید حس کرد. پیکاسو هنوز هم زنده، هنوز هم فعال و تاثیر گذار است. او نگاه و شیوه دیدن ما را به کلی دگرگون کرد. بنابراین بازدید کننده باید نگاه کند و دریابد."

 

کامبیز درم‌بخش، کارتونیست ایرانی نشان شوالیه هنر و ادبیات فرانسه را گرفت

کامبیز درم‌بخش، طراح و کارتونیست ایرانی "نشان شوالیه هنر و ادبیات" فرانسه را دریافت کرد.

این نشان روز یکشنبه، ۴ آبان در سفارت فرانسه در تهران به نمایندگی از وزیر فرهنگ فرانسه برای قدردانی از دستاوردهای هنری او اهدا شد.

"نشان هنر و ادبیات" ازجمله جوایز جانبی "نشان ملی لیاقت" است که هر سال به نزدیک به ۳۰۰ نفر به ترتیب اهمیت در سه بخش فرمانده، افسر و شوالیه اهدا می‌شود.

آقای درم‌بخش چند روز پیش از دریافت این جایزه به خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا گفته بود: "حدود یک سال پیش به من خبر داده شد که قرار است جایزه نشان شوالیه ملی لیاقت به من اعطا شود."

او گفت: "من اولین کسی هستم که در هنرهای تجسمی در ایران این نشان را می‌گیرم. پیش از من در سینما، ادبیات و موسیقی این نشان به هنرمندان این رشته‌ها داده شده بود ولی هیچ گاه این نشان به هنرمندان تجسمی ایرانی اعطا نشده بود."

پیشتر کسانی چون شهرام ناظری (خواننده)، جلال ستاری (اسطوره شناس)، اصغر فرهادی ( کارگردان سینما) و پری صابری (کاگردان تئاتر) این نشان را دریافت کرده بودند.

در مراسم روز یکشنبه چند چهره فرهنگ و هنر ایران از جمله محمود دولت آبادی، جواد مجابی و بزرگمهر حسین‌پور حضور داشتند.

کامبیز درم‌بخش، ۷۲ ساله یکی از شناخته شده‌ترین کارتونیست‌های ایرانی در جهان است که تاکنون جوایز متعددی به دست آورده و چندین نمایشگاه انفرادی از او در کشورهای مختلف برگزار شده است.

بدون شرح، دفتر خاطرات فرشته‌ها، کتاب کامبیز، میازار موری که دانه‌کش است، المپیک خنده، سمفونی خطوط، اگر داوینچی مرا دیده بود و کتاب‌های مشترک طنزاندیشان امروز ایران و طنزاندیشان امروز ایران در خارج از کشور از جمله کتاب‌های منتشر شده از اوست.

 

عذرخواهی بونو٬ خواننده یوتو از کاربران اپل

بونو خواننده اصلی گروه راک یوتو (U2) از اینکه تازه ترین آلبوم آنها به طور خودکار به مجموعه شخصی موسیقی کاربران آی‌تیونز اضافه شده٬ عذرخواهی کرده است.

یکی از کاربران آی تیونز٬ بانک نرم افزار٬ موسیقی و اپلیکیشن شرکت اپل از طریق گفتگویی به وسیله فیسبوک به بونو گفت که تحمیل آهنگ‌های این گروه به مردم "گستاخانه" است و از این خواننده خواست که دیگر اجازه ندهد آلبوم های U2 به طور خودکار به مجموعه موسیقی کاربران اضافه شود.

بونو در جواب به این کاربر عذرخواهی کرد و شرکت اپل هم در واکنش به این اعتراض با ایجاد نرم افزاری جدید این فرصت را برای کاربران فراهم کرده است که تنها با یک کلیک بتوانند این آلبوم را از مجموعه آهنگهای آی تیونز خود حذف کنند.

بونو در ادامه گفت: "ما یک ایده بسیار خوب داشتیم که آلبوم را به طور رایگان در اختیار مردم قرار دهیم و بابت این کار خیلی ذوق زده شده بودیم. هنرمندان گاهی اوقات زیادی ذوق زده می شوند. از اینکه شاید دیگر کسی کارهایمان را نشنود خیلی ترسیده بودیم."

ماه گذشته و همزمان با معرفی محصولات تازه اپل از جمله آیفون ۶ ٬ گروه U2 تازه‌ترین آلبوم خود را به طور رایگان در اختیار ۵۰۰ میلیون کاربر آی‌تیونز قرار داد.

این اولین آلبوم این گروه ایرلندی بود که در پنج سال گذشته منتشر می‌شد.

بونو در وبسایت شخصی خود نوشته است کسانی که دلشان نمی خواهد حتی موسیقی ما را امتحانی گوش کنند بدانند که چند مرد ایرلندی با جان و دل و اشک و خون خود این آهنگ‌ها را ساختند که حال در آشغالدانی شماست.

تازه ترین آلبوم U2 "ترانه‌های معصومیت" ماه پیش از طریق آی تیونز به کاربران در ۱۱۹ کشور جهان عرضه شد. گزارش شده است که تنها ۵ درصد کاربران این آلبوم را دانلود کرده اند.

گروه U2 که امروزه به عنوان یکی از معروفترین و محبوبترین گروه‌های موسیقی در جهان شناخته می‌شود، در دهه ۷۰ شکل گرفت و شهرتش در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ با انتشار آلبوم‌هایی شاخص چون 'درخت جاشوا' ( Joshua Tree) و 'عزیزم مواظب باش' (Achtung Baby)، عنوانی الهام گرفته از اتحاد دو آلمان، به اوج شهرت رسید.

 

نیل پاتریک هریس مجری مراسم اسکار می‌شود

نیل پاتریک هریس، بازیگر تلویزیون و سینما، اجرای هشتاد و هفتمین مراسم اسکار در سال ۲۰۱۵ را برعهده خواهد داشت.

ستاره سریال تلویزیونی "چطور با مادرت آشنا شدم" این خبر را با انتشار ویدئویی در توییتر خود اعلام کرد.

او در این ویدئو در حال گفتگوی تلفنی می گوید "من پایه ام!"، سپس گوشی را قطع می کند و روی برگه فهرست آرزوهای پیش از مرگش دور "مجری اسکار شو" خط می کشد.

نیل پاتریک هریس که ۴۱ سال دارد، تاکنون اجرای مراسم جوایز تونی و امی را هم برعهده داشته است.

هریس در بیانیه ای که آکادمی علوم و هنرهای سینمایی اسکار منتشر کرده است گفته: "پاگذاشتن جای پای جانی کارسون، بیلی کریستال، الن دجنرس و دیگر کسانی که بخت بلند اجرای اسکار را داشته اند، آرزویی است که حالا به واقعیت می پیوندد."

چریل بون ایساکز، رئیس آکادمی، آقای هریس را "هنرپیشه ای تمام عیار" خوانده است.

خبر اجرای هریس در مراسم اسکار در پی هفته ای پرخبر برای او منتشر می شود. زندگینامه خودنوشت او در این هفته منتشر شده و در فیلم " دختر گمشده"، پرفروش ترین فیلم آمریکا و بریتانیا در هفته های گذشته، نیز بازی کرده است.

هشتادو هفتمین مراسم جوایز اسکار شامگاه ۲۲ فوریه در دالبی تیه تر لس آنجلس برگزار خواهد شد.

 

از گوانتانامو تا هالیوود؛‌ نگاهی به فیلم کمپ ایکس ری با بازی پیمان معادی

تصویری سیاه از دخمه ای کهنه، ملال انگیز و هراس آور به نام گونتانامو، با زندانیانی در انتظار محکومیت، زمینه ساخت درام ارتشی "کمپ ایکس ری"، به نویسندگی و کارگردانی پیتر ساتلر شده است؛ فیلمی که اریک کوهن، منتقد سینمایی ایندی وایر، آن را "نمایش اخلاقی و گاه ساده لوحانه از شرایط فاجعه آمیز بازداشتگاه زندانیان سیاسی ارتش آمریکا" خوانده است که "جریان آشنایی و ایجاد ارتباط میان یک زندانی مسلمان و یک زن زندانبان آمریکایی هم چاشنی آن شده است."

فیلم با صحنه هایی از وقایع یازدهم سپتامبر در مرکز تجارت بین المللی نیویورک آغاز می شود و پس از صحنه بازداشت "علی" (با بازی پیمان معادی) در آلمان، به هشت سال بعد و زمان ورود نگهبان تازه ای به نام "ایمی کول" (کریستن استوارت) به گوانتانامو می رسد.

ایمی که برای فرار از زادگاه کوچکش به ارتش پیوسته، در اثر تحقیر و آزار جنسی سربازان دیگر تبدیل به یک فرمانبردار مطیع شده است. اما در نهایت، با دوستی‌ای دور از جنبه های جنسی که بین او و علی به وجود می آید، کم کم حالت دفاعی اش فرو می ریزد و نوری از مهر و امید در درونش روشن می شود.

تریلر فیلم را اینجا ببینید

فیلمساز در کمپ ایکس ری، کوشیده است تا تنها وسیله ای برای بر ملا ساختن شرایط دردآور زندان و نمایش اعمالی که یادآور هر نوع شکنجه ای است نباشد.

او درطول فیلم در رابطه با گناه یا بی گناهی زندانیان، از جمله علی بی طرف باقی می ماند. اما در عین حال خشم و تنفر شدیدی را که این زندانیان نسبت به زندانبانان خود احساس می کنند هم به نمایش می گذارد.

استیون هولدن، منتقد سینمایی نیویورک تایمز می نویسد: "فیلم کمپ ایکس ری به تماشاگر نشان می دهد که بازداشتگاه نیروی دریایی آمریکا در خلیج گوانتاناموی کوبا، چه برای زندانی و چه برای زندانبان یک جهنم است. اما نه جهنمی بدیهی و آشکار. "

"زندانیانی که شبانه روز تحت مراقبتند و محافظان هر سه دقیقه یک بار به داخل سلول آن ها نگاه می اندازند تا درصورت لزوم از خودکشی آن ها جلوگیری کنند."

"تماشاگر هرلحظه با این حس بیمارگونه روبروست که گروهی افراد فلک زده، در شرایطی غیرقابل تحمل و به شدت غیرانسانی قرارگرفته اند. شرایطی که فرار از آن غیرممکن و محال است. زندانیانی که "زندانی" خوانده نمی شوند چرا که در این صورت مفاد قوانین معاهده ژنو در مورد زندانیان جنگی، باید شامل حال آن ها هم بشود."

پیترساتلر، چند روز پیش از گشایش فیلمش در هالیوود، در جلسه پرسش و پاسخی که در دانشگاه نیویورک برگزار شد به حاضران گفت: "وقایع ۱۱ سپتامبر اثر وحشتناکی بر روح و روان مردم آمریکا داشته است. من در آن زمان تازه از مدرسه فیلم فارغ التحصیل شده بودم. بزرگترین چالش من هم این بوده که فیلمی از زندان گونتانامو که مردم می کوشند آن را فراموش کنند بسازم. فیلمی که مردم شب تعطیل آخر هفته برای تماشای آن به سینما بروند."

آقای ساتلر با پایان مدرسه فیلم در کارولینای شمالی به لس آنجلس نقل مکان کرد و ابتدا به عنوان گرافیست و بعد هم به عنوان فیلمنامه نویس در یکی از استودیوهای فیلمسازی این شهر مشغول به کار شد. فیلمنامه هایی که هیچ یک از آنها تا به امروز به مرحله تهیه و تولید نرسیده است.

سوژه فیلم کمپ ایکس ری، ضمن پژوهش های ساتلر، با دیدن عکسی از چرخ حامل کتاب های مورد درخواست زندانیان گوانتانامو به سراغش آمد. چرخی پر از ترجمه کتاب های "هری پاتر" به زبان عربی: "برای من برخورد قوانین سخت و تشریفات قراردادی ارتش با اموری که به صورتی بنیادی با این مسائل بی ارتباط است خیلی جالب بود. اموری مثل تاسیس کتابخانه در چنین زندان مخوفی و یا رساندن کتابی مثل هری پاتر به دست زندانیان. به نظرم واقعا عجیب و غریب آمد."

اما همین مسئله در خط داستانی فیلم، بهانه ای می شود برای ملاقات اولیه دو قهرمان اصلی، ایمی، محافظی که مشغول پخش کتاب بین زندانیان است و علی، زندانی عرب - تونسی بزرگ شده آلمان که زندانبانش را بخاطر نداشتن تازه ترین جلد "هری پاتر" به شدت سرزنش می کند.

در واقع کتاب هری پاتر در فیلم، سمبلی است از نیاز مبرم زندانیان به گریز از دنیای واقعی و گشت و گذاری هر چند خیالی و محال در قلمرو جادو و افسانه. کتاب در عین حال قصه ای است دنباله دار، حجیم و طولانی "با تعداد صفحاتی به اندازه یک کتاب آسمانی".

بازی پیمان معادی پس از "جدایی"

پیمان معادی، بازیگر ایرانی، پس از موفقیت فیلم" جدایی نادر از سیمین" از طرف ساتلر برای بازی در فیلم کمپ ایکس دعوت به همکاری شد.

آقای معادی که درحال حاضر در لس آنجلس زندگی می کند در گفتگویی با هارولد اکسپرس درباره شخصیت "علی امیری" فیلم می گوید:

"فکر می کنم او بیشتر از هزاربار قرآن را خوانده و مرور کرده است. اما کم کم حالت شک و تردیدی در او به وجود آمده. شک و تردید نسبت به همه چیز. شاید هم بخاطر تنهایی و فکرکردن زیاد است که باورهایش به تدریج رنگ باخته اند. او کم کم از حضور در جمع نمازخوانان هم خودداری می کند. بدترین چیز برای آدمی که به همه چیز دور وبرش مشکوک است همین است که نمی داند واقعا به کجا و یا به چه چیزی دست بیاویزد. این مسئله برای خیلی از زندانی هایی که مدت زیادی را در بیکاری می گذرانند پیش می آید. اما من فکر می کنم علی بعد از این واقعه به حالت طبیعی و به زندگی عادی بازخواهد گشت."

سوپراستار هالیوود و یک نقش جدی

در مراسم اکران فیلم در لس آنجلس که چند شب پیش برگزار شد، حضور کریستن استوارت، که بیشتر به دلیل نقش آفرینی در فیلم های فانتزی "گرگ و میش" شناخته می شود در نقش نگهبان زندان گوانتانامو، یکی از مسائل مورد بحث تماشاگران و منتقدان بود.

کریستن استوارت که پیش از سری فیلم های خون آشامی "گرگ و میش" در چند فیلم جدی از جمله "اتاق وحشت" در نقش دختر جودی فاستر بازی کرده است می گوید: "این برای من فرصتی بود تا بتوانم خودم را از چهره کلیشه ای که هالیوود برایم ساخته نجات بدهم. برای همین هم وقتی فرصت مناسب پیش آمد، هرچند ریسک بود، اما پیشنهاد بازی در این نقش را با کمال میل قبول کردم. "

آقای هولدن منتقد نیویورک تایمز دراین مورد می نویسد: "کمپ ایکس ری اولین فیلمی است که در آن خانم استوارت ثابت می کند می تواند بازیگر جدی خوبی باشد. او در این فیلم چهره عبوس و پیچیده دختری ازشهرکی خفقان آور را که در آن احساس زندانی بودن می کرده است با مهارت ارائه می دهد."

همین منتقد درباره بازی پیمان معادی می نویسد: "آقای معادی از تمام امکاناتی که به عنوان یک بازیگر به او داده شده استفاده کرده و توانسته ابعاد گوناگونی به نقشی که عمدا هر گونه سابقه پیشین آن حذف شده ببخشد. شخصیتی خشن، به ناچار فرصت طلب و به شدت خشمگین، در عین حال با جنبه هایی انسانی عمیق و دوست‌داشتنی."

 

۱۳۹۳ آبان ۸, پنجشنبه

جورج کلونی بازیگر مشهور هالیوود امشب در ونیز جشن عروسی می گیرد

جورج کلونی، بازیگر مشهور ۵۳ ساله هالیوود امشب در هتلی مجلل در ونیز ایتالیا عروسی خود را با اَمل علَم الدین، وکیل ۳۶ ساله جشن می گیرد

خانم علم الدین که شهروند بریتانیا اما لبنانی الاصل است در زمینه حقوق بین الملل و حقوق بشر تخصص دارد.

سخنگوی جورج کلونی گفته است که این دو صبح شنبه در مراسمی خصوصی در ونیزعقد کردند.  

ده ها تن از ستارگان هالیوود هم به جشن عروسی دعوت شده اند.  

 

۱۳۹۳ آبان ۷, چهارشنبه

آزادی کوسه!

محمد رضا ستوده در ستون طنز جهان‌صنعت نوشته: یک کوسه غول پیکر چهار پنج تنی که در تور صیادان به دام افتاده بود توسط غواصان و تکاوران یگان ویژه نیروی دریایی سپاه نجات یافت و پس از مداوا در آب‌های عمیق اطراف جزیره فارور خلیج‌فارس رها سازی شد.

این کوسه در ابتدا اعتراف نمی‌کرد اما وقتی دید راهی برای آزدی وجود ندارد اعتراف کرد و بعد از مداوا آزاد شد!

 

ده فیلمی که در جشنواره فیلم لندن باید دید

جشنواره فیلم لندن از چهارنشبه شب (۸ اکتبر) آغاز به کار کرد و در دوازده روز حدود ۲۵۰ فیلم در چندین سینما در پایتخت بریتانیا به نمایش در خواهد آمد.

در این جشنواره علاوه بر انتخاب آثار برگزیده و موفق جشنواره‌های دیگر، ده‌ها فیلم از سراسر جهان برای نخستین بار به نمایش در می‌آید.

از سینمای ایران و یا کارگردانان ایرانی چند فیلم‌ مانند قصه‌ها حضور دارند که پیشتر معرفی کرده ایم.

از میان ده‌ها فیلم مطرح این جشنواره ده فیلم را (که کارگردان سه تا ایرانی هستند) برگزیده‌ایم.

دختری که تنها در شب به خانه می رود

اگر دنبال تماشای فیلمی درباره یک زن خون آشام ایرانی هستید (نمونه اش در سینمای ایران وجود ندارد)، فیلم دختری که تنها در شب به خانه می رود ساخته آنا لیلی امیرپور، فیلمساز ایرانی مقیم آمریکا را ببینید.

فیلمسازی که علی جعفر، منتقد فیلم سایت اند ساوند و از مسئولان انتخاب فیلم های جشنواره فیلم لندن، او را استعدادی تحسین برانگیز خوانده است.

داستان این فیلم سیاه و سفید که ترکیبی از ژانر فیلم های ترسناک و تریلر است، در یک شهر خیالی پرت و دورافتاده ایران به نام "بد سیتی" که پر از روسپی و معتاد است، اتفاق می افتد.

دختر جوان خون آشامی (با بازی شیلا وند) به دنبال شکار در شهر پرسه می زند و با جوان آس و پاسی به نام آرش که پدرش معتاد است آشنا می شود.

فیلم، نمایش موفقی در جشنوارۀ ساندنس آمریکا داشته و خیلی از منتقدان، فیلمبرداری سیاه و سفید و جنبه های تصویری فیلم را ستوده و با برخی کارهای جیم جارموش مقایسه کرده اند.

خواب زمستانی

نوری بیلگه جیلان، سینماگر ترک، برای سینما دوستان ایرانی چهره آشنایی است. او امسال با فیلم خواب زمستانی که برنده نخل طلای کن بوده به جشنواره فیلم لندن آمده است.

خواب زمستانی، مثل همه کارهای جیلان، فیلمی شاعرانه و تلخ درباره زندگی نمایشنامه نویس متمول و خودخواهی به نام آیدین است که در منطقه ای سرد و کوهستانی در فلات آناتولی، با همسر جوانش، هتلی به نام اتللو را اداره می کند و در فضایی آرام نمایشنامه هایش را می نویسد، اما این فضا نمی تواند برای همیشه آرام بماند.

تنش های آیدین با خواهرش، با همسرش و با روستاییانی که در خانه های اجاره ای او زندگی می کنند، خواب زمستانی را به رغم ریتم کند و آرامش، به فیلمی جذاب و دراماتیک تبدیل کرده است.

نوری جیلان، این فیلم را تحت تاثیر داستان ها و نمایشنامه های آنتوان چخوف، نویسنده بزرگ روس ساخته است.

مادام بوواری

رمان مادام بوواری اثر گوستاو فلوبر، الهام بخش فیلمسازان بسیاری بوده و تا کنون چندین نسخه سینمایی از روی این رمان مشهور ساخته شده است. علاوه بر اقتباس های سینمایی؛ چند مجموعه تلویزیونی نیز از روی مادام بوواری ساخته شده است.

اینک آخرین اقتباس از روی این شاهکار ادبی زبان فرانسه را فیلمساز فرانسوی سوفی بارتز ارائه کرده که در بخش "عشق" جشنواره فیلم لندن به نمایش درمی آید.

در این فیلم میا واسی کوفسکا (بازیگر فیلم های همزاد و نقشه ستارگان)، نقش اِما بوواری را بازی می کند؛ دختر روستایی جاه طلبی که زندگی و ازدواجش با پزشکی بورژوا، او را راضی نمی کند و انتظارات سیری ناپذیری از دنیا و زندگی دارد و خواهان زیبایی، ثروت و عشق است.

زنی که ایده‌آل‌های خیال‌بافانه و جاه طلبانه او و رفتارش با ارزش های اخلاقی متعارف جامعۀ بورژوایی قرن نوزدهمی فرانسه نمی خواند و او را به سمت فاجعه می برد.

خدای سفید

فیلم خدای سفید ساخته کورنل موندورژو از مجارستان که جایزه بهترین فیلم بخش نوعی نگاه جشنواره کن امسال را دریافت کرد، فیلمی تمثیلی و نمادگرا درباره شهری است که مورد حمله سگ های درنده و وحشی خیابانی قرار می گیرد.

سگ هایی که به خاطر رفتار خشن و تحقیرآمیز اربابان سفید خود و مقامات شهری، شورش کرده و بعد از پاره کردن زنجیرهای خود به خیابان ها ریخته و انتقام خود را از پلیس، ماموران شهرداری و اربابان خود می گیرند.

در این میان دختر ۱۳ ساله ای به نام لیلی با عشقش به سگ ها و با نوای آرامبخش شیپورش، سعی می کند این سگ های درنده را آرام کند. خدای سفید به زبان تمثیلی، نقد تندی بر جامعه و تمدن اروپایی (ارباب سفید) است که خود را برتر از تمدن ها و نژادهای دیگر پنداشته و به تحقیر دیگران می پردازد.

ماکوندو

فیلم ماکوندو به کارگردانی سودابه مرتضایی، فیلمساز ایرانی مقیم اتریش، دربارۀ مهاجران چچنی است که در کمپ های پناهندگی حومه پایتخت وین به نام ماکوندو زندگی می کنند.

این فیلم که نخستین تجربه سینمایی بلند سودابه فضائلی است، داستان پسر چچنی ۱۱ ساله ای به نام رمضان است که پدرش در جنگ های داخلی چچن مفقود شده و او به همراه مادر و خواهرش به اتریش پناهنده شده است.

تا اینکه روزی مردی از راه می رسد و ادعا می کند که پدر اوست. داستان فیلم که زندگی کودکی است که از جنگ می گریزد و به سرزمین غریبه ای پناه می برد، یادآور باشو غریبه کوچک بهرام بیضایی است که با نگاه مستندگونه مرتضایی تصویر شده است.

سودابه مرتضایی، بیشتر مستندساز است و پیش از این مستندهای در بازار جنسیت (با موضوع زنان صیغه ای در ایران) و فرزندان پیامبر را ساخته است.

لویاتان

آندری زویاگینتسف (کارگردان بازگشت و تبعید)، از سینماگران مولف سینمای معاصر روسیه است که آثارش یادآور رمان های داستایوفسکی و فیلم های تارکوفسکی و برگمن است.

او در فیلم لویاتان، با برداشتی آزادانه از کتاب تامس هابز (لویاتان) و تورات، جامعه امروز روسیه و فساد سیاسی و اخلاقی حاکم بر آن را مورد نقد قرار داده است.

فیلمی که جایزه بهترین فیلمنامه را در جشنواره فیلم کن امسال به دست آورد. کولیا، مکانیک اتومبیلی است که همه، از شهردار فاسد شهر گرفته تا همسر جوانش لیلیا، بهترین دوستش (دیمتری) و پسرش(روما) در برابر او ایستاده و به او خیانت می کنند.

گوئروس

گوئروس ساخته آلونزو روئز پالاشس، با همه فیلم هایی که تا کنون از سینمای جدید مکزیک با مایه هایی دربارۀ فقر، مواد مخدر، گانگسترهای بی رحم و خشونت بی اندازه دیده اید، متفاوت است.

فیلمی سیاه و سفید و کم هزینه که روئیز پالاسیوس آن را در طی ده سال و بر اساس تجربه های شخصی اش ساخته است و داستان چند جوان دانشجوی مکزیکی را روایت می کند که در زمان اوج اعتصاب های دانشجویی مکزیک در سال ۱۹۹۹، با اتومبیل قراضه شان در جاده های مکزیکوسیتی به دنبال یک خواننده موسیقی گمنام قدیمی می گردند که به گفته پدر توماس (یکی از جوان ها)، ترانه هایش باب دیلن را به گریه انداخته است.

فیلم روایت متعارف و سرراستی ندارد اما شخصیت ها، فضاها و موسیقی فیلم، کشش زیادی برای دنبال کردن دارند.

قصه های وحشی

قصه های وحشی، کمدی سیاه دامیان زیفرون که پدرو آلمادوار، فیلمساز سرشناس اسپانیایی آن را تهیه کرده، نماینده سینمای آرژانتین در اسکار امسال است. فیلمی که از شش اپیزود بدون ارتباط با هم تشکیل شده که تم مشترک همه آنها خشونت و رفتار وحشیانه است.

فیلمساز در هر اپیزود، داستان کوتاهی را دربارۀ واکنش‌های خشونت‌آمیز آدم ها در موقعیت های خاص روایت می‌کند.

طنز سیاه فیلم و نگاه انتقادی زیفرون به جامعۀ امروز آرژانتین و فساد سیاسی، اخلاقی و خشونت این جامعه غافلگیرکننده است و بسیاری از منتقدان سینمایی، شانس آن را برای دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان بسیار بالا می دانند.

رفتار مناسب

امسال چند فیلم از ساخته های سینماگران ایرانی ساکن خارج از ایران در جشنواره فیلم لندن نمایش داده می شود که یکی از آنها رفتار مناسب ساخته دزیره اخوان فیلمساز جوان ایرانی ساکن آمریکاست.

در این فیلم که در قالب کمدی ساخته شده و در بخش "خنده" جشنواره نشان داده می شود، دزیره اخوان، خود نقش دختر دوجنسگرا به نام شیرین را بازی می کند که با هویت جنسی اش در یک خانواده سنتی در چالش است.

دزیره که خود در نیویورک بزرگ شده، دشواری های یک دختر جوان ایرانی را برای یافتن هویت جنسی اش در یک خانوادۀ سنتی و محافظه کار ایرانی، در قالب کمدی مفرحی به تصویر کشیده است.

پازولینی

۳۹ سال پس از مرگ فجیع پیر پائولو پازولینی، شاعر، فیلمساز و نظریه پرداز سرشناس سینمای ایتالیا، اینک ابل فررا، سینماگر آمریکایی روزهای آخر زندگی و مرگ این فیلمساز را به تصویر کشیده است.

فیلم با نماهایی از پشت صحنه فیلم سالو، آخرین ساخته پازولینی (درباره فاشیسم) شروع می شود و بعد از آن به زندگی پازولینی، ارتباط او با مادرش، مصاحبه های جنجالی اش با روزنامه های ایتالیایی، ارتباطات همجنس خواهانه اش با جوانان ولگرد و خیابانی و نامه نگاری او با آلبرتو موراویا، نویسنده معروف ایتالیایی درباره رمان ناتمام نفت می پردازد.

بخش هایی از آثار فیلم نشده پازولینی یعنی رمان نفت و فیلمنامه پورنو-تئو-کُلوسال نیز بازسازی شده است. ویلم دفو، بازیگر سرشناس آمریکایی، نقش پازولینی را در این فیلم بازی می کند و آدریانا استی، بازیگر فیلم اکاتونه پازولینی، نقش مادر او را به عهده دارد.

فیلمی به زبان کردی، نماینده سینمای عراق در اسکار

کشور عراق فیلم سینمایی "مردان" به کارگردانی بتین قبادی را برای شرکت در هشتاد و هفتمین دوره مراسم جوایز سینمایی اسکار ۲۰۱۵ معرفی کرده است.

بتین قبادی، متولد بانه در سال ۱۳۵۸، برادر بهمن قبادی، فیلمساز ایرانی است و نخست با نقاشی وارد دنیای هنر شد.

این هنرمند جوان پس از کارگردانی شش فیلم کوتاه، اولین فیلم بلند خود را در کردستان عراق کارگردانی کرده است.

"مردان" راوی سرگذشت افسری‌ است که در کودکی ماجرای ناگواری برایش اتفاق افتاده که او را به انسانی خموده و گوشه‌گیر تبدیل کرده است. او در طبیعت وحشی و در میان کوه‌های کردستان به دنبال مرد گمشده‌ای می‌گردد.

ایران به طور رسمی فیلم سینمایی 'امروز' به کارگردانی رضا میرکریمی را برای شرکت در مراسم اسکار معرفی کرده است.

سینمای افغانستان نیز فیلم "چند متر مکعب عشق" را برای شرکت در اسکار معرفی کرده است.

این فیلم ۹۰ دقیقه‌ای محصول مشترک افغانستان و ایران است که سال گذشته با هزینه حدود سیصد هزار دلار آمریکایی تولید شده است.

"چند متر مکعب عشق" در جشنواره فیلم فجر ایران در هشت بخش نامزد شد و دو سیمرغ برد.

جمشید محمودی کارگردان این فیلم نیز ایرانی است.

هشتادوهفتمین دوره اسکار ۲۲ فوریه ۲۰۱۵ برابر چهارم اسفند ۱۳۹۳ در لس‌آنجلس برگزار می‌شود.

موفقیت فیلمسازان کرد در بیروت

در رویدادی دیگر سینماگران ایرانی پنج جایزه از ده جایزه اصلی جشنواره سینمایی بیروت را از آن خود کردند. تعدادی از این فیلم‌ها از استان کردستان ایران و به زبان کردی هستند.

هیئت داوران جشنواره بین‌المللی بیروت، جایزه بزرگ جشنواره برای بهترین اثر داستانی را به فیلم "زمستان آخر" به کارگردانی سالم صلواتی اهدا کرد. جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره نیز به همین فیلم ایرانی تعلق گرفت.

فیلم "زمستان آخر" از تولیدات سیمای استانی شبکه کردستان است و به زبان کردی تهیه شده است. این فیلم پیش از این نیز در چند جشنواره سینمایی شرکت کرده و به موفقیت‌هایی دست یافته بود.

فیلم داستانی "زمستان آخر" به مدت نزدیک ۹۰ دقیقه در روستاهای پوشیده از برف اطرف سد گاوشان شهر سنندج روایت می‌شود.

فیلم سرگذشت باجی و کدخدا در روستایی متروک است. پدر و مادر سالمند و رنج‌دیده از ده سال پیش ریبوار پسرشان را ندیده‌­اند. از آنجا که در مسیر روستا سدسازی انجام می‌شود، تمام اهالی به شهرهای اطراف کوچ کرده و تنها کدخدا و همسرش هنوز به امید بازگشت پسر خود در روستا زندگی می‌کنند.

در فیلم "زمستان آخر" جعفر شیخ‌احمدی، آسیه مرادی زر، چنور ناصری، بیان مفاخری، امید زندی، مسعود یوسفی، مظفر رحیمی، سرکوت محمدی، جمیل نصیری، سیروان زمانی ایفای نقش کرده‌اند.

دیگر برندگان جشنواره

در این دوره جایزه ویژه مخاطبان به فیلم پرزیدنت، ساخته محسن مخلمباف اهدا شد.

جایزه ویژه هیئت داوران به فیلم سینمایی "جیرافاضا" به کارگردانی رانی مصالحه، سینماگر فلسطینی‌تبار فرانسوی تعلق گرفت.

علی اصغری، کارگردان ایرانی جایزه طلایی بهترین فیلم کوتاه خاورمیانه را برای فیلم "بیشتر از دو ساعت" دریافت کرد.

توفیق امانی، فیلمساز جوان ایرانی، جایزه نقره‌ای جشنواره بیروت را برای فیلم کوتاه "آپارتمان مورچه‌ها" دریافت کرد. این فیلم نیز به زبان کردی است.

سومین جایزه جشنواره به صورت برابر به دو فیلم تعلق گرفت: فیلم "پروانه‌ها" به کارگردانی عدنان زندی و "آینه" به کارگردانی سیلین قطیش، کارگردان لبنانی‌تبار فرانسوی.

فیلم "شلاط تونس" (تبهکار تونسی) ساخته کوثر بن هنیه، جایزه طلایی بهترین فیلم مستند خاورمیانه را از آن خود ساخت. فیلم تصویرگر ماجرایی واقعی است که در سال ۲۰۰۳ در تونس پیش آمد. در آن زمان مردی ناشناس سوار بر موتورسیکلت در خیابان‌های تونس جولان می‌داد و با حمله به زنان بی‌حجاب، آنها را به خاطر پوشش "نامناسب" به "مجازات" می‌رساند. فیلم در جستجوی عامل این حملات، با نگاهی ژرف لایه‌های پنهان جامعه تونس را کاویده است.

جشنواره بیروت از فیلم مستند "سوریه از درون" به کارگردانی تامر عوام نیز ستایش کرد. این فیلم روایتی از جنگ داخلی سوریه است.

برندگان جشنواره، جایزه‌های خود را به رزمندگان شهر کردنشین کوبانی در شمال سوریه که هفته‌هاست درگیر جنگ با گروه دولت اسلامی هستند، اهدا کردند.

تکاپویی تازه در میان کردها

در چهاردهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم بیروت بیش از ۶۰ فیلم سینمایی شرکت داشتند که بیشتر آنها محصول کشورهای خاورمیانه بودند.

کولت نوفال، مدیر جشنواره، به خبرگزاری "الجزیره" گفته است که از کردستان ایران و عراق نزدیک ۶۰ فیلم بلند و کوتاه تقاضای شرکت در جشنواره را داشتند و این نشانه پیشرفت فعالیت سینمایی در این منطقه است.

ژولی گایه، کارگردان و بازیگر فرانسوی، ریاست هیئت داوران جشنواره سینمایی بیروت را به عهده داشت. همایون ارشادی، بازیگر ایرانی نیز در هیئت داوری جشنواره بیروت حضور داشت.

جشنواره بین‌المللی بیروت که اول ماه اکتبر شروع شده بود، شامگاه پنجشنبه نهم اکتبر با اعلام و اعطای جوایز به کار خود پایان داد.

 

گشایش جشنواره فیلم لندن با بازی تقلید

پنجاه و هشتمین جشنواره فیلم لندن ساعاتی قبل با نمایش فیلم بریتانیایی بازی تقلید ساختۀ مورتن تیلدام، رسما آغاز به کار کرد. بازی تقلید، درامی تاریخی به سبک درام های تاریخی کلاسیک بریتانیایی است که داستان زندگی الن تورینگ، ریاضی دان نابغۀ انگلیسی و پدرخواندۀ علوم کامپیوتری را روایت می کند که در زمان جنگ جهانی دوم از طرف ارتش بریتانیا برای شکستن رمزهای نازی ها به کار گرفته می شود.

بندیکت کامبرباچ که با بازی در سری جدید سریال شرلوک هولمز در نقش این کارآگاه زیرک انگلیسی، نامی برای خود دست و پا کرد، در این فیلم نقش یک شخصیت باهوش و نابغه را به عهده دارد که به خاطر همجنس گرا بودنش در جامعه ای که هنوز همجنس گرایی در آن یک تابوی بزرگ به شمار می آید، مورد آزار قرار می گیرد. بازی خوب کامبرباچ در این فیلم قطعاً مورد توجه اعضای آکادمی اسکار قرار خواهد گرفت. کامبرباچ دربارۀ نقش اش در این فیلم می گوید: " گاه به عنوان یک بازیگر مجبوری تجربه ها یا خاطرات شخصی خودت را وارد فیلم کنی اما اینجا مجبور نبودم این کار را بکنم چرا که تورنینگ زیر پوست من بود."

مراسم فرش قرمز جشنواره فیلم لندن مثل هر سال در سینما ادئون لستر اسکوئر لندن برگزار شد و علاوه بر بندیکت کامبرباچ، کیرا نایتلی و دیگر بازیگران فیلم بازی تقلید، برخی چهره های سرشناس سینما مثل شیا لبوف، مایلز تلر، تیموتی اسپال، لزلی منویل، اگزویه دولان و هلن مک کروری در آن شرکت داشتند.

یکی از خوبی های جشنواره لندن، زمان برگزاری آن است. اوایل اکتبر، زمانی است که تقریبا اکثر جشنواره های مهم سینمایی مثل کن، ونیز، برلین، کارلو وی واری و لوکارنو برگزار شده اند و لذا برنامه ریزان جشنواره لندن که معمولا در این جشنواره ها حاضرند، بهترین ها و برگزیده های این جشنواره ها را انتخاب کرده و در برنامه این جشنواره قرار می دهند. امسال فیلم هایی از کارگردان های سرشناسی چون ژان لوک گدار، جان بورمن، مایکل وینترباتم، فرانسوا اوزون، مایک لی، نوری بیلگه جیلان، آندره زویاگنیتسف، فردریک وایزمن، کریستین پتزولد، عبدالرحمان سیساکو، سرگئی لوزنیتسا، سوزان بی یر، گِرِگ اراکی، سدریک کان، و ابل فررا در بخش های مختلف جشنواره فیلم لندن به نمایش درمی آید.

فیلم قصه ها، آخرین ساخته رخشان بنی اعتماد که تا کنون در جشنواره های مهمی مثل ونیز و تورنتو شرکت داشته و جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره ونیز را هم دریافت کرده، تنها فیلمی است که از ایران در جشنواره لندن شرکت کرده است اما از فیلمسازان ایرانی خارج از کشور نیز فیلم هایی در بخش های مختلف این جشنواره پذیرفته شده است. فیلم های رئیس جمهور ساخته محسن مخملباف و دختری که در شب، تنها به خانه می رود ساخته آنا لیلی امیرپور(فیلمساز مقیم آمریکا)، در بخش مسابقه اصلی جشنواره با فیلم های لویاتان ساخته آندره زویاگنیتسف(برنده بهترین فیلمنامه از کن)، دوست دختر جدید ساخته فرانسوا اوزون، دوک نرماندی ساخته پیتر استروک لند، تیمبوکتو ساخته عبدالرحمان سیساکو و ققنوس ساخته کریستین پتزولد، رقابت خواهند کرد. رفتار مناسب ساخته دزیره اخوان، فیلمساز مقیم آمریکا نیز در بخش مسابقه فیلم های اول شرکت دارد و ماکوندو ساخته سودابه مرتضایی(ساکن اتریش) نیز در بخش خنده که مربوط به فیلم هایی با تم کمدی است، نشان داده می شود.

علی جعفر، منتقد سینمایی نشریات سایت اند ساوند و ورایتی که مسئولیت انتخاب فیلم های بخش خاورمیانه و ایران جشنواره فیلم لندن را به عهده دارد، در گفتگو با بی بی سی، درباره نحوۀ انتخاب فیلم های ایرانی و عربی از منطقه خاورمیانه می گوید: "من هر سال ده ها فیلم از تولیدات کشورهای خاورمیانه را می بینم و با تهیه کننده ها، فیلمسازان و پخش کننده های بسیاری در تماس ام و در اغلب جشنواره ها فیلم محلی شرکت می کنم تا بتوان بهترین فیلم ها را برای جشنواره لندن انتخاب کنم."

به اعتقاد علی جعفر، فیلم ذیب ساخته ناجی ابو نوار سینماگر عرب که در بخش مسابقه فیلم ها اول جشنواره لندن حضور دارد، از هیجان انگیزترین تجربه های جدید سینمایی است. علی جعفر در مورد معیارهایش برای انتخاب فیلم ها برای جشنواره لندن می گوید، معیار اصلی او فیلمی است که او را تکان دهد و حرف تازه ای برای گفتن داشته باشد و نیز برای تماشاگران جشنواره، جذاب و سرگرم کننده باشد.

وی در پاسخ به این سوال که چرا برخی از فیلم های مطرح سال گذشته سینمای ایران مثل ماهی و گربه شهرام مکری، امروز رضا میرکریمی و آخرین پله علی مصفا، که حضور موفقی در جشنواره های دیگر داشته اند، در جشنواره لندن غایب اند، به بی بی سی می گوید: "من شخصا مایل بودم که فیلم های بیشتری از ایران در جشنواره باشد اما ما فضای بسیار محدودی داریم و فیلم های زیادی از سراسر جهان به ما می رسد که باید آنها را هم درنظر داشته باشیم."

علی جعفر فیلم های جدید ایرانی را از نظر محتوی بسیار متنوع و جسورانه ارزیابی می کند. او می گوید خوشحال است که "رخشان بنی اعتماد با فیلم قدرتمند قصه ها دوباره فعالیت سینمایی اش را از سر گرفته است".

این منتقد و برنامه ریز جشنواره، برخی از سینماگران ایرانی خارج از ایران مثل آنا لیلی امیرپور، کارگردان فیلم دختری که در شب تنها به خانه می رود را استعدادی تحسین برانگیز خوانده و می گوید منتظر دیدن کارهای آینده اوست.

علی جعفر، این نظر را که سینمای ایران نسبت به سال های دهه های هشتاد و نود، که حضور جهانی موفق تر و پر رنگ تری داشته و الان دچار افت کیفیت شده رد کرده و می گوید: "این نظر درست نیست. همین سه سال قبل بود که اصغر فرهادی برنده اسکار شد و هنوز فیلمسازان خلاقی در سینمای ایران کار می کنند."

یکی از بخش های پرطرفدار جشنواره فیلم لندن، بخش گنجینه های آرشیوی آن است. امسال تعدادی از فیلم های کلاسیک و مطرح سینمای جهان که به تازگی توسط بنیادهای سینمایی، به صورت دیجیتالی مرمت شده اند، در این بخش به نمایش درمی آیند که تماشای آن ها برای عاشقان سینمای کلاسیک و کسانی که در عمرشان این فیلم ها را روی پرده بزرگ ندیده اند، قطعا جذاب است. کلمانتین عزیزم ساخته جان فورد، فقط فرشته ها بال دارند ساخته هوارد هاکز، دور از اجتماع خشمگین ساخته جان شلزینگر، مردان و عروسک ها ساخته جوزف ال منیکیه ویچ، لانه اژدها ساخته کینگ هو از تایوان و قتل عام با اره برقیدر تگزاس ساخته تاب هوپر(فیلم کالت معروف سینمای وحشت) از مهمترین فیلم های کلاسیک مرمت شده ای است که در این بخش نمایش داده می شود.

جشنواره فیلم لندن امسال با اهدای مقام افتخاری 'فلوشیپ' بی اف آی(موسسه فیلم بریتانیا) به استیون فریرز، از این کارگردان برجسته انگلیسی تقدیر خواهد کرد.

فریزر، یکی از مهم ترین سینماگران امروز بریتانیاست که فیلم های او از درام های تاریخی تا رئالیسم اجتماعی را دربر می گیرد.

ضربه، آفتابه دزدها، رختشویخانه زیبای من، روابط خطرناک و ملکه از جمله فیلم های مطرح اوست. استیون فریرز در مورد دریافت این مقام افتخاری گفته است: "من بیشتر زندگی ام در سینماها گذشته است و بخش مهمی از آن در بی اف آی بوده است و از اینکه این فلوشیپ از طرف بی اف آی به من داده می شود واقعا هیجان زده ام."

پنجاه و هشتمین جشنواره فیلم لندن روز ۱۹ اکتبر با نمایش فیلم خشم ساختۀ دیوید ایر به پایان می رسد. در این فیلم که اثری حماسی مربوط به ماه های آخر جنگ جهانی دوم است، برد پیت و شیا لبوف بازی می کنند.

پس از مرگ 'هوشیاری از بین نمی‌رود'

پژوهشگران دانشگاه ساوت‌همپتون پس از چهار سال تحقیق بر روی بیش از ۲۰۶۰ نفر به این نتیجه رسیده‌اند که حتی بعد از مرگ بالینی هوشیاری، دست‌کم به طور موقت، ادامه پیدا می‌کند.

این وسیعترین تحقیق پزشکی است که در مورد تجربه لحظات مرگ انجام شده است.

افراد مورد بررسی کسانی بودند که در پانزده بیمارستان در بریتانیا، آمریکا و اتریش دچار ایست قلبی شده، اما بعد با احیا به زندگی برگشته بودند.

از بین این ۲۰۶۰ نفر ۳۳۰ نفر زنده ماندند و تقریبا چهل درصد آنها، یعنی ۱۴۰ نفر درجاتی از "هوشیاری" را در زمانی که تلاش برای بازگردان آنها به زندگی در جریان بوده گزارش کردند.

دکتر سم پارنیا، پژوهشگری که این تحقیق زیر نظر او انجام شده می گوید: "مرگ در یک لحظه خاص اتفاق نمی افتد، بلکه روندی است که با توقف ضربان قلب آغاز می شود، بعد ریه از کار می افتد و سپس کار مغز متوقف می شود، شرایطی که در پزشکی به آن ایست قلبی می گوییم، که از نقطه نظر زیستی معادل مرگ است."

به گفته او، "شواهد نشان می‌دهد که در چند دقیقه اول بعد از مرگ هوشیاری از بین نمی‌رود."

"ما هنوز نمی‌دانیم که آیا هوشیاری بعدا زایل می‌شود یا نه، اما می دانیم که بلافاصله بعد از مرگ محو نمی‌شود."

با اینکه برخی از این افراد از تجربه لحظات اولیه پس از ایست قلبی به مورد خاصی اشاره نمی‌کردند با این حال در توصیفات آنها شباهت هایی دیده می شد.

بیست درصد آنها احساس آرامشی غریب را توصیف کردند و یک سوم آنها احساس کند یا تند شدن زمان را داشتند.

برخی دیدن نوری شدید را به یاد می‌آورند: برقی طلایی رنگ یا تابش آفتاب را.

برخی دیگر احساس ترس از خفگی یا کشیده شدن به زیر آب را داشتند.

۱۳ درصد احساس جدا شدن از بدن را داشتند و ۱۳ درصد دیگر احساس کرده بودند حواسشان تیزتز شده است.

اما یک مرد ۵۷ ساله، آنچه را پرستارها و پزشکان برای درمان ایست قلبی او انجام داده بودند با جزئیات به یاد می‌آورد و حتی می‌توانست صدای دستگاه و تجهیزات پزشکی را توصیف کند.

دکتر پارنیا می‌گوید: "ما می دانیم وقتی قلب از کار می افتد مغز هم دیگر کار نمی‌کند."

"اما در مورد این فرد، به نظر می‌رسد هوشیاری تا سه دقیقه بعد از توقف ضربان قلب ادامه داشته، در حالی که معمولا مغز بیست تا سی ثانیه بعد از توقف قلب از کار می‌افتد."

"او هر چه را در اتاق اتفاق افتاده بود توصیف کرد، اما از همه مهمتر اینکه، او صدای دو بوق یک دستگاه را شنیده بود که هر سه دقیقه یکبار این صدا را تولید می‌کند. از روی همین ما فهمیدیم این تجربه چقدر طول کشیده است."

"حرف‌های او قابل اعتماد بود و هر چه گفت که برایش اتفاق افتاده، واقعا اتفاق افتاده بود."

پیش از این محققان دیگر گفته بودند ده تا بیست درصد کسانی که تجربه مرگ بالینی را داشته اند افکاری منظم، روشن، مستدل و یا خاطراتی را گزارش می‌کنند.

حتی بعضی از آنها با جزئیات آنچه را بعد از ایست قلبی برایشان اتفاق افتاده به یاد می‌آورند.

با این حال شواهد علمی در این باره در بهترین حالت مبهم بوده است.

دکتر پارنیا می‌گوید: "بسیاری از مردم تجربه لحظات نزدیک به مرگ را دارند، اما به علت داروهایی که در زمان احیا تزریق می‌شوند یا آسیب مغزی نمی‌توانند بعدا آنها را به یاد بیاورند."

تعداد بیشتری نیز که تجربه مشابهی داشته‌اند، آن را به توهم یا خطای حواس ارتباط داده‌اند؛ با این حال به نظر می‌رسد به اتفاقات واقعی ربط داشته‌اند.

دکتر پارنیا می‌گوید که این تحقیق نشان می‌دهد یادآوری تجربه افرادی که لحظاتی از نظر بالینی مرده بودند باید بدون پیش داوری مورد بررسی های بیشتری قرار گیرد.

به گفته دکتر جری نولان، سردبیر نشریه "احیا" که این تحقیق در آن منتشر شده، این پژوهش، دریچه‌ای را به روی تحقیقات وسیع درباره آنچه که در زمان مرگ برای ما اتفاق می‌افتد باز کرده است.